اولین مرد طلایی ایران

حمید سوریان دلاورمرد کشتی فرنگی کشورمان با برتری برابر حریف آذربایجانی قهرمان وزن 55 کیلوگرم کشتی فرنگی المپیک 2012 لندن شد.

 در فینال رقابت‌های کشتی فرنگی بازی‌های المپیک 2012 لندن که از ساعت 16:30 امروز به وقت ایران در سالن "اکسل" شهر لندن آغاز شد، حمید سوریان نماینده کشورمان در فینال وزن 55 کیلوگرم با پیروزی مقابل روشن بایراموف، نایب قهرمان المپیک پکن از آذربایجان مدال طلای المپیک لندن را بر گردن آویخت.

 نماینده کشورمان پس از استراحت در دور نخست و پیروزی در دور دوم مقابل ارالی‌یف از قرقیزستان در دور سوم هم از سد پیتر مودوس مجارستانی گذشت و راهی نیمه‌نهایی شد. وی در این مرحله هم در 2 تایم و با نتایج (3 بر صفر) و (3 بر صفر) مقابل هاکان نیبلوم، نفر سوم جهانی 2009 از دانمارک به پیروزی رسید و راهی دیدار نهایی شد.

 با حضور سوریان در فینال مدال نقره وی قطعی شد و پس از 40 سال ناکامی کشتی فرنگی در المپیک بار دیگر ایران در این رشته صاحب مدال المپیک شد.

 وی در فینال به مصاف روشن بایراموف، دارنده مدال نقره المپیک پکن و قهرمان 2011 جهان از آذربایجان رفت که در 2 تایم و با نتایج (2 بر صفر) و (یک بر صفر) در این دیدار به برتری رسید تا مدال طلای المپیک را بر گردن بیاویزد.

 نابغه کشتی فرنگی ایران و دارنده 5 مدال طلای جهان با مدال طلای المپیک کلکسیون افتخاراتش را که تنها مدال المپیک را کم داشت کامل کرد.

این مدال طلا نخستین مدال طلای تاریخ کشتی فرنگی ایران است.

تبریک

کیانوش رستمی اولین مدال کاروان المپیک ایران را دریافت کرد.

 نماینده شایسته کشورمان در دسته 85 کیلوگرم وزنه برداری موفق شد با قرار گرفتن در رده سوم مجموع به مدال برنز المپیک 2012 لندن دست یابد.

 با آغاز رقابت‌های وزنه برداری دسته 85 کیلو امشب دو نماینده ایران به مصاف 8 وزنه بردار دیگر در گروه A رفتند.

 در همان ابتدای کار و در حرکات یکضرب سهراب مرادی 3 بار در مهار وزنه 166 کیلویی رقابت‌ها ناکام ماند و از دور رقابت‌ها کنار رفت. وی از مصدومیت کشاله پا رنج می برد.

 در ادامه این رقابت کیانوش رستمی دیگر وزنه بردار دسته 85 کیلویی کشورمان در انتخاب اول خود وزنه 171 کیلویی را بالای سر برد. وی در ادامه وزنه 174 کیلویی را انتخاب کرد اما این بار مقابل این وزنه ناکام بود. رستمی بلافاصله برای بلند کردن این وزنه وارد شد که دوباره در مهار آن ناکام ماند تا به این ترتیب در حرکات یکضرب با 171 کیلو به کار خود خاتمه دهد. وی در این دسته پنجم شد.

 در حرکات یکضرب لو از چین با مهار وزنه 178 کیلویی اول شد و وزنه‌برداران روسیه و لهستان دوم و سوم شدند. این وزنه بردار در حرکات دوضرب 3 بار در مهار وزنه 205 کیلویی ناکام بود تا از دور رقابت‌ها حذف شود.

 در ادامه و در حرکات دوضرب رستمی کار خود را با مهار موفق وزنه 209 کیلویی آغاز کرد تا با توجه به حذف وزنه بردار چینی، امید برای کسب مدال توسط کیانوش به کاروان وزنه برداری کشورمان بیشتر شود، اما برای دومین حرکت خود وزنه 214 کیلویی را انداخت تا کار به حرکت سوم بکشد.

 در حرکت سوم نیز رستمی باز هم ناموفق بود تا با مجموع 380 کیلو پس از وزنه برداران لهستان و روسیه سوم شود.

 رستمی در یک ضرب وزنه 171 کیلوگرم و در دو ضرب وزنه 209 کیلوگرم را مهار کرد و در مجموع با 380 کیلوگرم موفق شد مدال برنز را کسب کند.

 وزنه برداران لهستان و روسیه با مجموع 385 کیلوگرم به مدال های طلا و نقره دست یافتند. 

 

 

بالاخره اولین مدالو گرفتیم دمت قیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ آق کیانوش ایشالا که موفق باشی

ایرانی قهرمان ایرانی پهلوان از ارس تا خلیج وطن من

جوووووووووووووووووووووووووووووووونم

 ایرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان

پیام تبریک مدیر عامل باشگاه پرسپولیس به کیانوش رستمی

مدیر عامل باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس با صدور پیامی کسب اولین مدال 2012 را به کیانوش رستمی، تمامی اعضای کاروان ورزشی ایران در المپیک و جامعه ورزش دوست ایران تبریک گفت.

محمد رویانیان دقایقی پس از کسب مدال برنز المپیک لندن توسط کیانوش رستمی، در پیامی که در اختیار روابط عمومی باشگاه پرسپولیس قرار گرفت، این افتخار آفرینی را به وزنه بردار مطرح کشورمان تبریک گفت.

 متن پیام محمد رویانیان به شرح ذیل می باشد:

 جناب آقای کیانوش رستمی دلاور مرد افتخار آفرین وزنه برداری ایران

با سلام

 کسب مدال برنز المپیک لندن توسط جنابعالی در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) را صمیمانه تبریک عرض می نمایم. بنده نیز همچون سایر اقشار جامعه ورزش دوست، لحظه به لحظه رقابت سنگین و نفس گیر شما با سایر ورزشکاران قدرتمند را از تلویزیون تعقیب کرده و دعا می کردم که بتوانید در این

شب فرخنده دل مردم را شاد کرده و به آنچه حق شماست دست یابید. فریادهای «یا زاهرا» و «یا مهدی» شما و صدای دلنشین حسین رضازاده و کوروش باقری با ذکر «یا الله» و «یا علی» قوت قلبی بود در آن لحظات سخت.

 این افتخار را از طرف خودم و به نیابت از هواداران میلیونی پرسپولیس به شما دلاور مرد و قهرمان مبارز، رئیس محترم فدراسیون و مرببان تیم ملی وزنه برداری و همه اعضای کاروان ورزشی ایران در المپیک لندن تبریک عرض نموده و بر این باورم که استحقاق شما فراتر از مدال برنز بود.

 امیدواریم این مدال آغازگر افتخار آفرینی های دیگر ورزشکاران ایرانی در ماه مبارک رمضان باشد. انشاءا...

 محمد رویانیان

مدیر عامل باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس

انتقام اخراجی ها ، بلای جان پرسپولیس!

اگر عملکرد خروجی های هر تیم را در مقابل تیم سابقش مرور کنیم، بدون تردید پرسپولیس می تواند یکی از بدشانس ترین تیم های جهان باشد.

 بازیکنان پرسپولیس زمانی که از این تیم جدا شدند حتی در صورت عدم موفقیت در تیم بعدی و بازی های ضعیف، زهر خود را در تک بازی با سرخپوشان ریخته اند.

ادموند بزیک، بهنام ابوالقاسم پور، نبی ا... باقری ها، مقداد قباخلو، فرهاد خیرخواه، ایوان پتروویچ، مهرداد اولادی، پژمان نوری، فراز فاطمی، ابراهیم توره، محسن خلیلی، بهادر عبدی، علی علیزاده، علی دایی، مهدی هاشمی نسب و حالا مجتبی زارعی و البته محمد پروین. این فهرست آشنا، اسامی برخی از نفراتی است که در تمام این سال ها بعد از ترک پرسپولیس در برابر این تیم گردن کشیدند و گل زدند و یا عملکرد بی نظیری از خود به جا گذاشتند.

فهرستی که ممکن است غایبان از قلم افتاده ای هم داشته باشد و البته هیچ بعید نیست که در طول همین فصل عریض و طویل تر هم بشود از حسین بادامکی و مازیار زارع و پژمان نوری و محمد نصرتی با انگیزه گرفته تا محمدرضا مامانی و علیرضا نیکبخت فراموش شده.

به نظر می رسد این هم از آن دست فال های بدی است که در تمام دنیا فقط گریبان چند تیم از جمله پرسپولیس را گرفته و یاغی ها در مقابلش تا این حد موفق ظاهر می شوند. جالب اینجاست مجتبی زارع در پرسپولیس عملکرد بسیار ضعیفی داشت و فصل گذشته در نفت تهران هم نتوانست جایگاه محکمی برای خود دست و پا کند اما روی یک اتفاق در مقابل دروازه خالی صاحب موقعیت شد تا نشان دهد خروجی های پرسپولیس چقدر علیه این تیم هستند.

 دیدن یک شوت از محمد پروین با پیراهن پرسپولیس که از نزدیکی تیر دروازه به بیرون برود برای هواداران این تیم تبدیل به رویا شده بود ،  اما در مقابل پرسپولیس شوت 30 متری وی به طاق دروازه اصابت می کند!

در کنار این اسامی حتی قرار گرفتن نام همین مهدی تارتار ، که با وجود نتایج ضعیف گهر در دو بازی گذشته، شب بازی با پرسپولیس چهره شده بود، کنایه های جالبی دارد.

فتح الله زاده به فکر 10 دقیقه پایانی دربی باشد

مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس، گفت: در مورد اظهارات مدیرعامل باشگاه استقلال تهران باید بگویم كه او فقط به فكر 10 دقیقه پایانی شهرآورد تهران باشد.

محمد غمخوار روز جمعه در گفت و گویی افزود: علی فتح اله زاده مدیر توانمندی است و در دوره مدیریت من هم همیشه كری خوانی های وجود داشت.

 مدیرعامل اسبق پرسپولیس به فتح الله زاده پیشنهاد كرد كه به جای كری خوانی ها به فكر 10 دقیقه پایانی شهرآورد تهران باشد زیرا در این بازی پرسپولیس توانایی های خود را نشان می دهد.

 وی گفت: فكر می كنم باید حرف ها را در زمین مسابقه زد و امیدوارم این بار نیز پرسپولیس برنده دیدار شهرآورد باشد و دل هواداران شاد شود.

غمخوار اظهار داشت: آرزوی من این است كه پرسپولیس در لیگ نتایج قابل قبولی را كسب كند زیرا این تیم و هوادارانش شایسته بهترین نتایج هستند.

وی در خصوص اینكه تیم دوران مدیریت او بهتر است یا تیم رویانیان، تصریح كرد: رویانیان بازیكنان بسیار خوبی را جذب كرده و تنها مشكل این تیم دیر جمع شدن است.

مدیرعامل اسبق پرسپولیس، خاطرنشان كرد: تیم ما نیاز به زمان دارد تا بازیكنان با هم هماهنگ شوند و آرزو می كنم پرسپولیس بتواند قهرمان لیگ برتر فوتبال كشورمان شود.

غمخوار گفت: رویانیان تمام زحمت خود را كشیده و همیشه هرگاه پرسپولیس شروع سختی داشته پایان آن قهرمانی در لیگ بوده است.

حمایت ماهینی از گردان در یکی از سایت های اجتماعی

حسین ماهینی در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی از شهاب گردان حمایت کرد.

 حسین ماهینی بازیکن ملی پوش پرسپولیس در صفحه شخصی اش در یکی از سایت های اجتماعی از شهاب گردان حمایت کرده است. ماهینی در مورد گردان نوشته است:

 «تو ذوب آهن با هم، هم بازی بودیم و تا فینال آسیا رفتیم... حالا هم در پرسپولیس و تیم ملی باهمیم و میدونم این پسر یک نخبه هست تو پست خودش...مطمئن هستم که به روزهای اوجش بر میگرده و همه به وجودش افتخار میکنیم... عاشقتم داداش گلم...»

اولین پنالتی بر باد رفته این فصل

اين تصوير به طور كامل نشان مي‌دهد توپ انصاري فرد به دست ساشا كلونيجا خورده و داور بايد اعلام ضربه پنالتي مي‌كرد. شايد اگر داور براي پرسپوليس اين پنالتي را مي‌گرفت حالا نتيجه‌اي جز تساوي به دست مي‌آمد.

نکیسا: برای کسانی که از گردان انتقاد می کنند متاسفم

طی روزهای گذشته بازیکنان، اعضای کادرفنی و حالا پیشکسوتان پرسپولیس با حمایت از شهاب گردان با وجود اشتباه مقابل گهر سعی کردند به دروازه بان این تیم روحیه بدهند.

 محمد پنجعلی کاپیتان سابق پرسپولیس در این خصوص می گوید: گل در فوتبال براثر اشتباه به ثمر می رسد و تا اشتباهی پیش نیاید گلی به ثمر نمی رسد.

 محمد پنجعلی افزود: گل تیم گهر به طور حتم برروی سلسله اشتباهاتی كه سایرین نیز درآن دخالت داشتند وارد دروازه تیم پرسپولیس شد.

به اعتقاد وی درنقطه آغاز این مساله باید پرسید چرا مدافعان دراین صحنه هوشیاری به خرج نداده و اجازه سانتر به هافبك های تیم گهر دادند.

 پس از گردان كه به صورت سهوی دچار اشتباه شد، سومین اشتباه را نیز بازهم مدافعان كردند آنها نیز به اندازه مهاجم تیم فوتبال گهر فرصت برای دفع توپ داشتند اما تنها ایستادند و نظاره گر به ثمر رسیدن گل بودند.

 به اعتقاد پنجعلی؛ گردان یكی از دروازه بان های خوب حال حاضر ایران است. او بر توپ های محوطه جریمه مسلط است با این همه وی نیز اشتباهاتی دارد و نباید با یك اشتباه او را به وضعیت سایر دروازه بانان رفته از این تیم دچار كنیم.

 افشین پیروانی عضو كمیته فنی تیم فوتبال پرسپولیس نیز درحالی كه قصد انجام مصاحبه در این خصوص را نداشت گفت: هنگامی كه گلی به ثمر می رسد تمامی بازیكنان مقصر هستند و نبایستی گل خوردن را بر گردن یك بازیكن انداخت.

 افشین پیروانی ادامه داد: شهاب گردان دروازه بان دوم تیم ملی است و در طول 3 دیداری كه برای پرسپولیس بازی كرده توپ های خوبی را جمع و گرفته است. به طور حتم در جلسه كمیته فنی از وی دفاع خواهم كرد.

 دروازه بان اسبق تیم ملی و پرسپولیس نیز در این باره گفت: مسوولان باشگاه پرسپولیس درفصل جدید شهاب گردان را كه به طور حتم بازیكن مقبولی نیز بوده از تیم ذوب آهن به این تیم منتقل كردند.

 نیما نكیسا با اشاره به اینكه شهاب گردان تنها مقصر این تساوی نبوده و نیست افزود: برای كسانی متاسفم كه راه حلی برای حل مسایل گردان ندارند و تنها به دنبال پاك كردن صورت مساله هستند.

 به اعتقاد وی باید این گل آسیب شناسی شود و ریشه این اشتباه را پیدا كرد به طور یقین گردان نیز همانند همه نقاط ضعف و قدرت دارد كه باید ان را شناسایی و در صدد اصلاح آن برآمد.

 وی خطاب به كسانی كه این روزها به گردان حمله می كنند، گفت: باید بروید و دردرون دروازه با آن ابعاد بایستید آنگاه و به واقع دررابطه با گردان صحبت كنید.

دروازه بان اسبق تیم فوتبال پرسپولیس با بیان اینكه هنوز بازیكنان این تیم باهم هماهنگ نشدند، اظهار داشت: تیم پرسپولیس نیاز به زمان دارد این تیم درفصل جاری تغییرات زیادی كرده و بازیكنان برای آشنایی با یكدیگر نیاز به زمان دارند.

 وی در ادامه از مسوولان باشگاه درخواست كرد سرمایه های باشگاه را ازدست ندهند و از همین ابتدا دنبال جایگزین نباشند.

 نكیسا ادامه داد: بازی در تیم های پرسپولیس و استقلال همواره سكوی پرتاب به تیم ملی بوده، كافی است مسوولان به عملكرد خود در فصل گذشته نظری داشته باشند در فصل گذشته ما 2 دروازه بان تیم را كه می توانستند بهترین باشند را حذف كرده به طوریكه دیگر هیچ نامی از آنان در میان نیست.

 به گفته وی نباید با این برخوردهای غیر حرفه ای گردان را به عاقبت دروازه بانان فصل گذشته پرسپولیس گرفتار كرد.

محمدخانی: انصاری فرد همیشه باید به هت تریک فکر کند

آن گروه از هواداران كه بازيكنان دهه شصت و حتي قبل از آن را به خاطر دارند بعد از فرصت‌هاي گلزني كه از دست مي‌رود به ياد مهاجماني مثل بهزادي، مرحوم ايرانپاك، خوردبين، كلاني، محمدخاني، باوی و پیوس مي‌افتند.

ناصر محمدخاني كه هيچ‌گاه بازي‌هاي خوبش از ذهن هواداران اين تيم پاك نمي‌شود به عملكرد مهاجمان فعلي پرسپوليس از زواياي مختلف نگاه مي‌كند.

 بازي‌هاي پرسپوليس را تماشا مي‌كنيد؟
‌‌‌ بله، هر سه بازي را ديدم و مشخص است كه آنها به هماهنگي مطلوب نرسيده و سرمربي تيم نيز تركيب اصلي‌اش را پيدا نكرده است. تيم يك مقدار زمان مي‌خواهد تا رضايت خاطر هوادارانش را جلب كند.

اما با وجود همين ناهماهنگي، فرصت‌هاي زيادي را از دست مي‌دهند.
‌‌‌ مهاجمان بايد قدر موقعيت‌هاي‌شان را بدانند و اصلا اجازه ندهند كار به اينجا بكشد. هميشه اختلاف يك گل خطرناك است. پرسپوليس وقتي ميزبان تيمي است كه تازه از ليگ يك آمده بايد 3-2 گل بزند. من نيمكت گهر را ديدم، يكسري بازيكن جوان و باانگيزه كه البته استرس هم در صورتشان مشخص بود.

براي حل مشكل چه كار بايد كرد؟
‌‌‌ مهاجمان بايد بيشتر تلاش كنند. اگر در بازي‌هاي بعدي هم همينطوري توپ‌ها گل نشود تيم خود به خود به حاشيه مي‌رود. آنها تمرين اختصاصي بايد انجام دهند. همانطور كه گلرها تمرين اختصاصي دارند مهاجمان هم بايد اختصاصي كار كنند. البته من سر تمرين نرفتم و نمي‌دانم مهاجمان چگونه تمرين مي‌كنند.

زمان شما به چه صورت بود؟
‌‌‌ زماني كه من در راه‌آهن بودم بعد از هر تمرين با من جداگانه كار مي‌شد. ضربات ايستگاهي مي‌زدم. مانع مي‌گذاشتيم و من از فاصله 25 متري پا به توپ به سمت دروازه حركت مي‌كردم. اينقدر در تمرين توپ از دست مي‌دادم تا براي بازي آماده باشم. در بانك ملي هم آقا نايب همين تمرين را براي من در نظر مي‌گرفت.

مهاجمان فعلي پرسپوليس هم جزو بهترين‌ها هستند اما...
‌‌‌ ببينيد كريم انصاري‌فرد بايد بداند در تيم بزرگي مثل پرسپوليس آقاي گل شدن سخت است. چون تمام تيم‌ها باانگيزه زياد مقابل آنها مي‌ايستند. به هرحال پخش مستقيم بازي و پاداش‌هايي كه براي‌شان در نظر مي‌گيرند باعث مي‌شود تا بازيكن حريف سرش را جلوي توپ بگذارد.

شما بازي او را مي‌پسنديد؟
‌‌‌ كريم بيشتر ويژگي‌هاي يك مهاجم خوب را دارد. فيزيك خوب، قدرت سرزني، سرعت، حركت پا به توپ، شوتزن، تكنيكي و... اما بايد بيشتر تلاش و دوندگي كند و به قول معروف بيشتر مايه بگذارد.

در حال حاضر يك ايرادي كه از پرسپوليس گرفته مي‌شود خط مياني‌اش است. به هرحال آنها بايد مهاجمان را تغذيه كنند.
‌‌‌ من گفتم شرايط تيم آرماني نيست اما خوب مي‌شود. شايد بازيكنان حريف من تو من مي‌شوند، شايد هافبك‌ها خوب تغذيه نمي‌كنند. از طرفي مهاجم هم بايد در فضا حركت كند و اگر ثابت بايستد طبيعي است كه هافبك نمي‌تواند پاس دهد. به هرحال مهاجمان پرسپوليس خيلي بيشتر از اينها جا براي پيشرفت دارند.

استرس انصاري‌فرد با گلي كه به گهر زد تا حدود زيادي كم شد.
‌‌‌ صددرصد. به هرحال آقاي گل ليگ بوده و انتظار از او زياد است اما كريم نبايد بعد از زدن يك گل اشباع شود. من وقتي بازي مي‌كردم و يك گل مي‌زدم پيش خودم مي‌گفتم بايد دومي‌اش را هم بزنم و زماني كه دومي را مي‌زدم به خودم مي‌گفتم بايد هت‌تريك كنم تا هواداران خوشحال شوند. انصاري‌فرد هم بايد به همين مساله فكر كند چون پتانسيل و توانايي‌اش را دارد.

شما به آينده تيم اميدواريد؟
‌‌‌ بله اما با تلاش و زحمت بيشتر و اينكه بازيكنان بدانند پيراهن چه تيمي را به تن دارند. پرسپوليس با 2 نتيجه خوب و 2 پيروزي روي مسير موفقيت قرار مي‌گيرد.

از SMS مورینیو به کاسیاس تا نامه عذرخواهی شهاب برای هواداران پرسپولیس

این اشتباه را فراموش کن شهاب

 

گردان اگر از نظر روحی و روانی به روزهای اوج حضورش در ذوب آهن برسد می تواند حتی تهدید جدی برای پیراهن شماره 1 رحمتی در تیم ملی باشد.

  پس از قهرمانی تیم ملی فوتبال اسپانیا در جام جهانی 2010 که شادی وصف ناشدنی را برای بازیکنان این تیم و فوتبالدوستان اسپانیایی به همراه داشت، ژوزه مورینیو با ارسال یک SMS به کاپیتان تیم ملی اسپانیا خبرساز شد.

 سرمربی پرتغالی رئال مادرید از کاپیتان تیمش خواست قهرمانی در جام جهانی را فراموش کند و تمرکز خود را روی موفقیت با رئال مادرید معطوف کند چرا که قرار گرفتن در جو قهرمانی جام جهانی، تمرکز کاسیاس را برای ادامه درخشش در بازی های باشگاه تحت الشعاع قرار می داد.

 در فوتبال حرفه ای دنیا یک اصل مهم وجود دارد، زمانی که سوت پایان مسابقه به صدا در آمد همه آن بازی را فراموش می کنند و تمام تمرکز خود را خرج موفقیت در بازی های آینده می کنند.

 در ایران اما شهاب گردان پس از اشتباه در بازی مقابل گهر به وضوح از نظر روحی و روانی در شرایطی ناراحت کننده قرار می گیرد، تماشای تصویر زانو زدن گردان برای هواداران پرسپولیس که دوشنبه شب در ورزشگاه آزادی حضور داشتند ناراحت کننده بود. این البته با نامه شهاب به هواداران برای بخشش اشتباهش تکمیل هم شد.

 همه این ها واکنشی بود به اشتباهی که منجر به از دست رفتن امتیازات کامل بازی با گهر شد اما به راستی گردان در این مسابقه عملکرد امیدوار کننده تری نسبت به 2 بازی گذشته اش داشت. گلر 28 ساله پرسپولیس فقط یک بار مرتکب اشتباه شد که از بخت بد توپ روی سر مجتبی زارعی نشست تا دروازه سرخپوشان باز شود.

 گردان دروازه بان ذوب آهن در فینال لیگ قهرمانان آسیا بود و نقش تعیین کننده در صعود این تیم به فینال داشت، او اگر تواند از نظر روحی خودش را به روزهای اوج حضور در ذوب آهن برساند، می تواند تهدیدی جدی باشد برای پیراهن شماره 1 مهدی رحمتی در تیم ملی.

 شهاب گردان باید روی ضعف بزرگش در دو ضربگیری توپ ها بیشتر کار کند و از نظر روحی خودش را ترمیم کند تا خود به خود اشتباهی که در بازی با گهر مرتکب شد به دست فراموشی سپرده شود، در این راه هواداران پرسپولیس هم از او حمایت خواهند کرد.

داداش شهاب مطمئن باش حمایتت میکنیم ما میدونیم تو کی هستی

پایان حکومت امیر روی سکو‌ها!

تنها یک شکست کافی بود تا امیر قلعه‌نویی درک کند که این بار حضورش در استقلال با دفعه‌های پیش فرق می‌کند.

 باخت به سایپا و حاشیه‌های آن نشان از روزهای سخت امیر در ادامه لیگ دارد؛ روزهایی که سرمربی استقلال هر چند به آن عادت دارد و همیشه در هفته‌های اول لیگ آن را تجربه کرده اما این بار ماجرا با فصل‌های پیش یک فرق اساسی دارد.

 تشویق فرهاد مجیدی از سوی هواداران استقلال در بازی با سایپا شاید بد‌ترین واکنش می‌توانست از سوی سکوهای آبی به اولین شکست تیمشان باشد. تشویق بازیکنی که شرط امیر قلعه‌نویی برای برگشتن به استقلال را نپذیرفت تا نتواند دوباره پیراهن آبی بر تن کند. حالا هواداران استقلال، نیامدن مجیدی را که محبوبیت فوق‌العاده‌ای روی سکو‌ها دارد از چشم امیر می‌بینند و با تشویق او در بازی با سایپا نشان دادند که قلعه‌نویی و استقلال باید در روزهای ناکامی منتظر تشویق فرهاد مجیدی باشند.

با اتفاقاتی که در بازی هفته گذشته استقلال افتاد، آبی‌ها شرایطی مانند پرسپولیس فصل گذشته پیدا کرده‌اند. در لیگ دوازدهم از هفته دوم بود که حمید استیلی هم روی نیمکت پرسپولیس، حال و روز امیر قلعه‌نویی را داشت. اگر امروز تشویق فرهاد مجیدی سوهان اعصاب قلعه‌نویی است در فصل پیش فریادهای «علی ی ی ی دایی»، حمید استیلی را که بنا به رفاقت با کاشانی جانشین دایی روی نیمکت پرسپولیس شده بود آزار می‌داد؛ فریادهایی که تا استعفای استیلی از سرمربیگری قرمز‌ها ادامه داشت و به نماد اعتراض تبدیل شده بود و سکوهای قرمز با فریاد زدن نام دایی نارضایتیشان را به گوش مدیران پرسپولیس می‌رساندند.

حالا هم این داستان برای قلعه‌نویی و استقلال در حال تکرار است و امیر به خوبی می‌داند که در صورت تکرار شکست‌های استقلال، فریاد «فرهاد د د د مجیدی» بلند‌تر از قبل در ورزشگاه آزادی شنیده خواهد شد، آن هم در اعتراض به مربی‌ای که همیشه ارتباط خوبی با سکو‌ها داشته است. تا قبل از تشویق مجیدی توسط هواداران استقلال در بازی با سایپا کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که یک شکست رابطه امیر و هواداران را شکرآب کند.

قلعه‌نویی در بیشتر روزهای حضورش در استقلال همواره حمایت سکو‌ها و هواداران را پشت سرخودش داشته است. همین ارتباط خوب با سکو‌ها باعث شده بود او در کمتر مسابقه‌ای از سوی هواداران استقلال مورد اعتراض قرار بگیرد. البته برخی در این بین رابطه دوستانه قلعه‌نویی و تماشاگران را به لیدرهایی ارتباط می‌دهند که توسط امیر قلعه‌نویی شارژ مالی می‌شوند تا جو سکو‌ها را به نفع سرمربی استقلال تغییر دهند. این حرف و حدیث‌ها در سال‌های گذشته بیشتر از قبل شده است و منتقدان قلعه‌نویی می‌گویند که امیر با پول جو سکو‌ها را به نفع خودش تغییر می‌دهد؛ موضوعی که همواره قلعه‌نویی آن را رد کرده و عنوان کرده که مخالفانش چشم دیدن موفقیت او را ندارند.

با وجود این حتی در روزهایی که قلعه‌نویی سرمربی استقلال هم نبود در شکست‌های استقلال، بیشتر از همه امیر قلعه‌نویی تشویق می‌شد و سکو‌ها خواهان بازگشت او به استقلال بودند؛ مسئله‌ای که واکنش مربیان وقت استقلال را هم به همراه داشت و آن‌ها از مرحوم ناصر حجازی و صمد مرفاوی گرفته تا پرویز مظلومی در مصاحبه‌هایشان، جوسازی علیه نیمکت آبی‌ها روی سکو‌ها را به امیر قلعه‌نویی منتسب می‌کردند که با ساپورت برخی لیدرهای شناخته شده و تحریک تماشاگران به شعار دادن علیه کادرفنی وقت استقلال می‌خواهد زمینه را برای بازگشت دوباره‌اش به نیمکت استقلال آماده کند.

در این شرایط امیر قلعه‌نویی چه زمانی که در استقلال بود و چه زمانی که در تیم دیگری مربیگری می‌کرد روی سکو‌ها تشویق می‌شد و کمتر مسابقه‌ای را می‌توان سراغ گرفت که قلعه‌نویی در پایان بازی از سوی تماشاگران مورد اعتراض قرار بگیرد و همه این‌ها نشان از در اختیار داشتن کنترل تماشاگران در دست قلعه‌نویی بود که توسط لیدرهای منتسب به او سازماندهی می‌شد.

اما به نظر می‌رسد در لیگ دوازدهم دیگر سکو‌ها خط امیر را نمی‌خوانند و او دیگر بین تماشاگران آن حاشیه امنیت فصل‌های گذشته را ندارد و این بار سنگ انداختن قلعه‌نویی جلوی پای مجیدی برای آمدن به استقلال باعث شده تا امیر، پس از اولین شکست در دومین هفته لیگ، سکو‌ها را به صورت غیرمستقیم علیه خودش ببیند و تماشاگران با فریاد زدن نام مجیدی اعتراض خودشان را به گوش سرمربی تیمشان برسانند. آن‌ها اگر چه به طور غیرمستقیم علیه قلعه‌نویی شعار ندادند اما تشویق بازیکنی که قلعه‌نویی دل خوشی از او ندارد دست‌کمی از هو کردن امیر نداشت.

بازی با سایپا را باید پایان حکومت امیر روی سکوهای آبی دانست؛ حکومتی که تا پیش از این او همیشه از آن به عنوان یک اهرم فشار و ابزار محبوبیت از آن استفاده می‌کرد اما طرد کردن فرهاد مجیدی که بین تماشاگران هواخواهان زیادی داشت و خیلی‌ها معتقدند می‌توانست در لیگ دوازدهم عصای دست تیم باشد باعث شد تا قلعه‌نویی هم مانند سایر مربیان قبلی استقلال با هر ناکامی، اعتراض سکو‌ها را متوجه خودش ببیند و منتظر تشویق فرهاد مجیدی از طرف تماشاگرانی باشد که امیر را در برنگشتن مجیدی به استقلال مقصر می‌دانند.

جدیدترین تجربه قلعه نویی در هدایت استقلال با دفعات قبلی سرمربی گری او در این تیم تفاوت های بسیاری کرده است. در گذشت ناصر حجازی محبوب آبی ها با بغض و کینه ای عمیق نسبت به قلعه نویی و حواشی مراسم بزرگداشت وی ، نخواستن فرهاد مجیدی و قلم قرمز روی نام محبوب ترین بازیکن فعلی استقلال، سیطره همیشگی اردشیر روی سکوها را از بین برده و گروه های مخالف پرجمعیت تری علیه او تشکیل داده است.

 اگر چه قلعه‌نویی شعار تماشاگران در تشویق کاپیتان فصل گذشته استقلال را هدایت شده دانسته و آن گروه از تماشاگرانی که از دقیقه ۶۰ بازی استقلال – سایپا شروع به تشویق مجیدی کرده‌اند را بی‌معرفت و بدتر از اهالی کوفه می‌داند اما با تمام این‌ها اتفاقات هفته دوم برای امیر قلعه‌نویی یک پیام ویژه داشت؛ پیامی که به امیر نشان داد او در لیگ دوازدهم بر خلاف فصل‌های گذشته دیگر حمایت سکو‌ها را در روزهای شکست همراه خودش ندارد و این پیام تلخ به عقیده تماشاگران استقلال تاوان خط قرمز روی نام فرهاد مجیدی است!

وداع آبرومندانه عالمیان با شکست مقابل قهرمان اروپا

نوشاد عالميان با قبول شكست مقابل قهرمان اروپا و دارنده‌ي نشان نقره المپيك پكن، از راه يابي به مرحله‌ي يك هشتم نهايي المپيك لندن بازماند.

 پديده‌ي پينگ پنگ ايران كه با دو پيروزي مقابل دو حريف استراليايي و هنك كنگي شگفتي‌ساز شده بود، در سومين رقابت مقابل بول تيمو، پينگ پنگ باز مطرح آلماني رفت و در 4 ست پياپي تن به شكست داد.

 تيمو در المپيك پكن به فينال بازي‌ها راه بافته و موفق به دريافت نشان نقره شده بود. وي قهرمان بلامنازع اروپاست و سابقه 2 طلاي جهاني و 15 قهرماني در اروپا را در كارنامه دارد.

 در اين رقابت كه 20 دقيقه به طول انجاميد نوشاد با نتايج (11-8، 11-5، 12-10، 12-10) تن به شكست داد و از راه‌يابي به جمع 16 پينگ پنگ باز برتر المپيك بازماند.

عالميان در ست نخست عملكرد پاياپايي داشت اما امتيازهاي پاياني را از دست داد. در ست دوم حريف آلماني بسيار بهتر كار كرد و عالميان كه فاصله زياد امتيازات را ديد خودش را خسته نكرد.

 در ست سوم عالميان بازي را فوق العاده شروع كرد و با ايجاد اختلاف زياد در آستانه برد قرار داشت اما در حالي كه 10 بر 6 پيش بود 12 بر 10 باخت تا نقش مسائل رواني و تجربه كاملا مشخص شود.

 ست پاياني هم با نتيجه‌ي 12بر 10به سود بول تيمو به پايان رسيد. در اين ست عالميان به نظر مي‌رسيد از واگذار كردن ست گذشته بسيار ناراحت است و نتوانست عملكرد خودش را به نمايش بگذارد و حتي امتياز سرويس از دست داد. با اين وجود عالميان توانست اختلافات را جبران كرده و 10-10 مساوي كند،‌اما در پايان بازي را 12 بر 10 واگذار كرد.

 عالميان با درخشش در رقابت‌هاي المپيك لندن بهترين نتيجه پينگ پنگ ايران در تاريخ ادوار المپيك را رقم زد.

کامبیز دیرباز هت تریک کرد

شب چهارم سومین دوره جام ستاره ها یکشنبه شب و در حضور بیش از پانصد تماشاگر برگزار شد و تا حدودی چهره تیم های صعود کننده به مرحله نیمه نهایی را مشخص کرد.

 این در حالی بود که یکی از عجیب ترین شب های جام ستاره ها، در این شب رقم خورد. شبی که کامبیز دیرباز، با زدن 3 گل هت تریک کرد و به همراه زوج هنری اش سام درخشانی، نقش مهمی در پیروزی خیره کننده تیم هنرمندان داشت.

 در بازیهای این شب ابتدا تیم 98 فرانسه که در بازی نخست باخته بود با ترکیب نیما نکیسا، افشین پیروانی، رضا شاهرودی، سیروس دین محمدی، مجتبی شیری، احمد مومن زاده و کریم باقری به مصاف پیشکسوتان پرسپولیس رفت و در طرف مقابل پرسپولیسی ها که به مانند 98 فرانسه بازی نخست را واگذار کرده بودند این بار سعید نعیم آبادی، ضیا عربشاهی، محمود کلهر، رضا ترابیان، مرتضی فنونی زاده و ادموند بزیک را در ترکیب خود می دیدند.

 مسابقه ای که با قضاوت سعید مظفری زاده برگزار شد و در پایان با حساب 6-2 به نفع 98 فرانسه خاتمه یافت. برای منتخب 98 فرانسه سیروس دین محمدی (3 گل) کریم باقری (2 گل) و احمد مومن زاده گلزنی کردند و ادموند بزیک و محمود کلهر گل های پرسپولیس را به ثمر رساندند.

 با این نتیجه پرسپولیس عملا شانس های خود را برای صعود از دست داد، اما نود و هشتی ها بسیار امیدوارند با غلبه بر تیم پاراگ که عادل فردوسی پور را هم در ترکیب خود ندارد، به عنوان تیم دوم راهی نیمه نهایی شوند.

 در دیگر مسابقه یکشنبه شب دو تیم پر ستاره هنرمندان و موسیقی به مصاف یکدیگر رفتند که این بازی نیز با نتیجه 6-2 به سود هنرمندان خاتمه یافت. برای هنرمندان در این مسابقه کامبیز دیرباز، بازیگر سینما و تلویزیون با زدن 3 گل هت تریک کرد و سام درخشانی، محمد هاشم زاده و کاوه خدا بنده لو دیگر گلهای هنرمندان را به ثمر رساندند. پژمان جمشیدی نیز زننده هر دو گل تیم موسیقی بود. با این نتیجه تیم موسیقی از دور بازیها کنار رفت.

 حسین یاری، سیاوش خیرابی، وحید شمسایی، رضا ناصری، کامبیز دیرباز و سام درخشانی از بازیکنان اصلی هنرمندان در این مسابقه بودند و در طرف مقابل برای تیم موسیقی، رضا یزدانی، علی لهراسبی، برزو ارجمند، اشکان نامداری، پژمان جمشیدی و مهدی یراحی به زمین رفتند.

 جام ستاره ها پس از سه روز تعطیلی از روز جمعه 13 مرداد با انجام بازیهای دور آخر مرحله مقدماتی از سر گرفته خواهد شد.

بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایران دوباره به بازوی جادوگر بسته می شود؟

کی روش گفته بود به این دلیل بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به نکونام می‌دهد که او یک بازیکن بین‌المللی است؛ اما با استقلالی شدن جواد، این احتمال وجود دارد که بازوبند تیم ملی دوباره به کریمی برسد.

 بازوبند تنها یک تکه پارچه بی ارزش نیست؛ کاپیتانی لقبی است که یک عمر پیشوند نام یک ستاره می‌شود. همانطور که امروز هرگاه صحبت از محمد پنجعلی می شود با لقب کاپیتان سابق پرسپولیس و تیم ملی از او یاد می کنند.

 بنابراین بازوبند چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. اما علی کریمی چنین کرد. بازیکنی که از سال 1377 عضو تیم ملی ایران بوده و پس از باقری و مهدوی کیا نوبت کاپیتانی اش در تیم ملی بود به سادگی برابر خواسته کی روش تسلیم شد تا در اتفاقی بکر و نوین بازوبند به بازیکنی برسد که 2 سال پس از کریمی برای اولین بار پایش را به اردوی تیم ملی گذاشت.

زمانی که مهدی مهدوی کیا از تیم ملی خداحافظی کرد بنا به کسوت این علی کریمی بود که بازوبند تیم ملی را در اختیار گرفت. اما پس از ورود کارلوس کی روش به ایران او ترجیح داد از جواد نکونام به عنوان کاپیتان تیم ملی استفاده کند. مرد پرتغالی دلیل این انتخابش را حضور نکونام در لالیگا مطرح کرد اما فاکتورهای انتخاب کاپیتانی چیزهای دیگری را حکایت می کرد.

کریمی دو سال زودتر از نکونام به تیم ملی دعوت شد؛ کریمی همواره یکی از ارکان "اصلی" و "تاثیر گذار" تیم ملی بود و حتی در سال 2004 به عنوان برترین بازیکن قاره انتخاب شد. این برای آخرین بار بود که یک ایرانی موفق به کسب این افتخار بزرگ شد. از سوی دیگر شماره هشت فوتبال ایران به همراه دایی و هاشمیان از معدود ایرانی های تاریخ بود که افتخار حضور در بایرن مونیخ را پیدا کرد. بنابراین از این حیث کریمی در بین بازیکنان موجود تیم ملی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اما در آن سو جواد نکونام سال 1379 برای اولین بار توسط بلاژوویچ به تیم ملی دعوت شد و در صورتی که آن روزها حامد کاویانپور بازیکن به مراتب آماده تری بود، نکونام نان لج بازی بلاژوویچ و کاویانپور را خورد و برای مقطعی بازیکن ثابت تیم ملی شد. کاویانپور در صورتی که از بازیکنان ثابت تیم ملی بود در خلال بازی های تیم ملی برای ورود به جام جهانی 2002 به تمرینات نیوکاسل رفت برای عقد قرارداد، اما این اشتباه تاریخی کاویانپور نه تنها او را به لیگ برتر جزیره نرساند که حتی جایگاه ثابتش را هم از او گرفت. از آن دوره تا امروز جواد نکونام همواره یکی از بازیکنان فیکس تیم ملی بوده است که در غالب اوقات در یک حالت متوسط رو به بالا قرار داشته است. نکو هیچگاه در حد بازیکن سال آسیا به صورت جدی مطرح نبوده و از سوی دیگر آنقدرها هم بد نبوده که بتوان بسادگی از کنار نامش عبور کرد. او در مقطعی به فوتبال امارات رفت اما پس از اخراج از الوحده این کشور ناگهان با پیشنهاد خوب اوساسونا رو به رو شد. قطعا این بزرگترین شانس زندگی نکو بود که او به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کرد.

 از کریمی تا مجیدی
یکی از پارامتر های مهم در انتخاب کاپیتان در فوتبال ایران کسوت است. اعتقادی که ریشه در رسوم ما دارد اما کارلوس کی روش با عینک دیگری به این موضع نگاه کرد و جالب تر از همه با تواضع کامل علی کریمی رو به رو شد. بازیکنی که شاید خیلی ها او را به بد اخلاقی متهم کنند اما در کجای فوتبال ایران بازیکنی بوده که بازوبند تیم ملی را از او را بگیرند و او هیچ نگوید؟ فرهاد مجیدی به عنوان یکی محبوب ترین بازیکنان تاریخ استقلال پس از اینکه فهمید قرار نیست بازوبندش را به او پس بدهند خیلی راحت استقلال را کنار گذاشت تا بیشتر از پیش حرکت کریمی در حق جواد نکونام معنا پیدا کند.

 لالیگایی بودن تنها عامل برتری نکونام
سرمربی تیم ملی در خلال یکی از مصاحبه هایش به بین المللی بودن نکونام اشاره کرد و معتقد بود بازیکنی که در لالیگا بازی می‌کند شایستگی بیشتری برای کاپیتانی تیم ملی دارد. در آن برهه با توجه به سکوت کریمی و تمکین او برابر این خواسته کی روش، رسانه های ایران هم چندان به این موضوع نپرداختند اما حالا که نکونام همانند کریمی در لیگ ایران فعالیت می‌کند بهانه کی روش برای این انتخاب چیست؟ نگاهی به صفحه دو بازیکن مذکور در دانشنامه آزاد ویکی پدیا حکایت از سنگینی رزومه شماره هشت می کند. در مورد محبوبیت هم دیگر احتیاج به توضیح اضافی نیست. وقتی در آبادان، شهری که هیچ رنگ و تیمی جز زرد برزیل و نفت در آن معنا ندارد سر پیراهن شماره 8 پرسپولیس غوغا می شود یعنی کریمی محبویتی دارد ورای رنگ ها.

 با این حساب و با توجه به این که جواد نکونام دیگر در لالیگا بازی نمی کند، هیچ بعید نیست که بازوبند کاپیتانی تیم ملی دوباره به علی کریمی برسد.

ارزش 30 میلیون هوادار برای آقایان به قدر جاسم کرار عراقی نبود! / این پرسپولیس مظلوم مردمی...

 با مخالفت کمیته استیناف فدراسیون فوتبال با بخشش 2 جلسه محرومیت هواداران تیم فوتبال پرسپولیس در آغاز لیگ دوازدهم بار دیگر مشخص شد این تیم مردمی در حال جنگ در چند جبهه برای کسب مقام است.

 کمیته استنیاف فدراسیون فوتبال محرومیت جاسم کرار عراقی را که مشت به صورت داور ایرانی کوبیده و  هموطنانش هشت سال خون جوانان این مرز و بوم را به زمین ریختند به مناسبت دهه فجر مورد بخشش قرار می دهد اما در آغاز ماه مبارک رمضان کوچکترین ارزشی برای احساسات 30 میلیون هموطن هوادار تیم پرسپولیس قائل نمی شود.

 این کمیته در همکاری هماهنگ با کمیته انضباطی و سازمان لیگ بلایی بر سر پرسپولیس و هوادارانش آوردند که در کتاب های تاریخ مثالش پیدا نشود. ابتدا با کسر 2 امتیاز و اعلام شکست سه بر صفر مسابقه ای که چهار اشتباه تاثیرگذار داوری به ضرر پرسپولیس در آن انجام شده بود این تیم را به انتهای جدول لیگ یازدهم نزدیک کردند.

 پس از آنکه رتبه این تیم در میانه جدول لیگ قبل مسجل شد، مسابقه کم اهمیت این تیم در هفته 33 برابر راه آهن با حضور معدود تماشاگران برگزار شد و پس از آن کمیته استیناف تصمیم گرفت کسر امتیاز را لغو کند و با حکمی جدید و بهت برانگیز دو جلسه محرومیت برای تماشاگران تیم در نظر گرفت تا علاوه بر پایان لیگ قبلی آغاز لیگ جدید نیز گزند مجازات آنان روح و روان پرسپولیسی ها را بیازارد.

 این در حالی است که در بسیاری از مسابقات فصل گذشته لیگ برتر و در اکثر ورزشگاه ها فحاشی به داور مسابقه به شکل آشکار صورت گرفته و با جریمه های نقدی و یا تعلیقی ماست مالی شد و انواع و اقسام فحاشی به داوران، 90 دقیقه هتاکی به بازیکنان حریف ، پرتاب سنگ و گلوله برفی و شکستن صندلی و شعارهای جدایی طلبانه در ورزشگاه های مختلف نادیده گرفته شد اما نوبت به پرسپولیس که رسید سنگین ترین حکم در برابر عمل ناسزاگویی عده ای تماشاگر اتخاذ شد.

 حکم کم سابقه کمیته استیناف و برنامه ریزی بی نقص سازمان لیگ نتیجه ای استثنایی را به دنبال داشته است  که در لیگ های معتبر جهان کم سابقه است. اینکه تیمی پرطرفدار تنها و تنها به دلیل اهانت تماشاگرانش 6 مسابقه اول فصل جدید و حدود 2 ماه از حمایت هواداران محروم است! البته در احتمالات آقایان ناتوانی گهر لرستان در میزبانی مسابقات پیش بینی نشده بود و مشخص نیست برای مقابله با این مسئله جدید چه آس دیگری رو خواهند کرد!

 با مخالفت کمیته استیناف فدراسیون فوتبال با بخشش 2 جلسه محرومیت هواداران تیم فوتبال پرسپولیس در آغاز لیگ دوازدهم بار دیگر مشخص شد این تیم مظلوم و مردمی در حال جنگ در چند جبهه برای کسب مقام است و ارزش هواداران میلیونی این تیم از دید سردمداران ناعادل این فوتبال کثیف به قدر جاسم کرار عراقی نیز نمی باشد.

 تماشاگرانی که کنفدراسیون فوتبال آسیا آنان را افتخار مجموعه خود و حضورشان در مسابقات آسیایی را موجب اعتبار هرچه بیشتر برگزاری لیگ قهرمانانش معرفی کرده است.

 هر قصد و نیتی پشت این تصمیمات باشد توانایی ایستادگی در برابر طوفان سرخ را که دوباره وزیدن گرفته ندارد. حتی اگر درهای ورزشگاه را ببندید و با بیرون کردن دوربین ها دیدن مسابقه را از چشم های 30 میلیون پرسپولیسی دریغ کنید ، قلب های آنان با سربازان ارتش سرخ خواهد بود و ساق های مردان پرسپولیس را یاری خواهد کرد.

نماد تعصب آبی ها به خاطر بازوبند کاپیتانی قید استقلال را زد

فرهاد مجيدي مي‌گويد حضورش در استقلال منتفي است.

 فرهاد مجيدي درباره مذاكراتش با فتح‌الله‌زاده و احتمال بازگشت به استقلال گفت: پس از اين كه فتح‌الله‌زاده با من تماس گرفت و گفت كه استقلال به حضور من نياز دارد‌ و بنا به درخواست قلعه نويي، وی با من تماس مي‌گيرد، من هم قبول كردم كه به تهران بيايم.

هر چند كه در آن موقع من در حال مذاكره با مديران یکی از باشگاههای اماراتی بودم و به اصرار فتح‌الله‌زاده و به احترام هواداران آمدم. حتي وقتي فتح‌الله‌زاده گفت مشكل مالي داريم، بحثي از پول نكردم و به پيشنهاد تيم اماراتي‌ جواب منفي دادم.

 وي در ادامه بيان كرد: همه چيز براي امضاي قرارداد من فراهم بود، اما وقتي بحث كاپيتاني پيش آمد فتح‌الله زاده به نقل از قلعه نويي گفت كه كاپيتان تيم جواد نكونام است. من براي نكونام احترام زيادي قائل هستم و او كاپيتان تيم ملي است، اما فراموش نكنيد كه اينجا استقلال است و باشگاه چارچوب خاص خود را دارد. وقتي آقايان اين حرف خنده‌دار را زدند، به فتح‌الله‌زاده گفتم كه اين شرط را نمي‌پذيرم و قضاوت را بر عهده مردم مي‌گذارم و براي استقلال آرزوي موفقيت مي‌كنم.

محمدخانی: کریمی و محرمی قدر شماره 8 را می دانند/ نزدیک ترین بازیکن به من، مهدوی کیا است

ناصر محمدخانی می‌گوید: محرمی و کریمی به خوبی از پیراهن شماره 8 مراقبت کرده‌اند.

ناصر محمدخانی؛ شاید تا 15 سال قبل همه او را غزال تیزپای فوتبال ایران می‌نامیدند. همین حالا هم وقتی حرف از یکی از بهترین‌های فوتبال‌مان می‌شود، بی‌شک یکی از ستاره‌ها نام اوست.

 تیزپای تکنیکی تیم‌ملی و پرسپولیس که حالا سال‌هاست به حاشیه رفته. صاعقه‌ای به زندگی‌اش خورد و زندگی‌اش به آتش کشیده شد. ناصر محمدخانی در این گفت‌وگو از روزهای خوش فوتبالش می‌گوید و از آن شب تلخ... سکوتی می‌کند و دوباره می‌گوید: از همان لحظه‌ اول گفتم کار خودش است؛ اعدامش کنید.

*از بانک ملی شروع کنیم؟
از بانک ملی یا اگر خواستید از قبلش راه‌آهن شروع کنید. سال اولی که رفتم، ابوطالب مربی ما بود و من هم چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم.

*حتماً مربی بعدی‌ات ناصر ابراهیمی بوده؟
نه ناصرخان بعد از انقلاب آمدند، مربی که خیلی‌ها از جمله امیر قلعه‌نویی و... را در راه‌آهن تعلیم دادند.


*چند تن از همبازیانت را در راه‌آهن برای ما معرفی کن.
بهروز تابانی که چند سال مربی راه‌آهن بود، بهروز طاحونی بود و ...


*قبول دارید تیم‌ملی ایران در سنگاپور بهترین تیم تاریخ تیم‌های ملی ایران بود؟
بله، نه اینکه چون من بودم بگویم آن تیم بهترین تیم‌ملی بود اما هرجا که می‌رفتیم و حتی از مربیانی مثل کارلوس آلبرتو پریرا و... همه که آمار گرفتیم مربی کویت و عربستان همه‌شان می‌گفتند ایران قهرمان می شود. تو بازار هم خود سنگاپوری‌ها می‌گفتند ایران قهرمان می‌شود، منتها دو بازی در پنالتی باختیم. علیدوستی آسیب دید و بازی نکرد اصلاً آن تیم را چشم زدند. بعد ما دو بازی را دقیقه 89 باختیم. آن موقع دقیقه 91 و 92 در کار نبود. من بعد از تعویض دور زمین چرخیدم. به خدا گل را هم ندیدم بچه‌ها گرمکن را انداختند روی شانه‌هایم بعد یکهو دیدم تماشاگران بلند شدند و دست می‌زنند.


*ما سر تعویض شما به ناصر ابراهیمی هم خرده گرفتیم؟
بعد از آن مسابقات توقفی در دوبی داشتیم. آقای حبیبی و آقای شرفی و... آنجا بودند، آنها هم پرسیدند، موضوع تعویض مرا پرسیدند. من هم گفتم چون آمپول به پایم زده بودم، کشاله‌ام در بازی عربستان کشیده شده بود و چون خواستم به پایم فشار نیاید یکی دو دقیقه زودتر از زمین بیرون آمدم و ناصرخان هم فکر می‌کرد همه‌چیز تمام است هرچند که بعد آقای حبیبی گفت « آن بازی یک فینال بود و کاش شما بازی می‌کردی. تیم به فینال می‌رفت و بعد شما در فینال بازی نمی‌کردی، من هم گفتم به هرحال تعویضم نظر مربی بوده.»


*بعد از آن هم چه کسانی پنالتی خراب کردند؟
جعفر مختاری‌فر و بعد هم چند چهره بزرگ دیگر تیم پنالتی خراب کردند و ناباورانه قهرمان نشدیم.


*خود شما هم در یک بازی زمانی که زانویتان را بسته بودید پنالتی خراب کردید. بازی مقابل کره‌جنوبی.
بله در بازی‌های سئول بود که متأسفانه آن پنالتی را از دست دادم و خیلی هم ناراحت شدم.


*بگذریم، بعد از راه‌آهن شما به بانک‌ملی رفتید؟
بله، من از یک باشگاه سازنده به یک باشگاه دیگر رفتم. بانک ملی آن موقع تیم بسیار خوبی داشت و همیشه بین تیم‌های اول تا سوم بود. بانک، تیمی نبود که فقط بازیکن جذب کند و یک باشگاه سازنده به‌تمام معنی بود.

*اگر قرار باشد بپرسیم باید از شما بپرسیم اما چرا الان باشگاهی به سازندگی بها نمی‌دهد؟
الان همه شده‌اند نتیجه‌گرا و می‌دانند که اگر نتیجه نگیرند مدت زیادی ماندگار نخواهند بود، به همین دلیل همه دنبال نتیجه هستند.


*مثلاً همین تیم راه‌آهن علی دایی نمی‌توانست در کنار تیم اصلی‌اش یک تیم سازنده دیگر را هم در کنار خود داشته باشد؟
بله می‌توانند یک مربی خوب و کاربلد را بگذارند و از این تیم بازیکن خوب و مستعد را تحویل تیم بزرگ‌های راه‌آهن بدهند. قبلاً هم همین‌طور بود مثلاً زمانی که در راه‌آهن بودم و در تیم جوانان راه‌آهن بازی می‌کردم در تیم بزرگ‌های راه‌آهن هم در جام تخت‌جمشید بازی می‌کردم. البته آن موقع تیم امید به آن صورت نبود. نوجوانان و جوانان بود و بازیکن مستعد یک راست از تیم جوانان می‌رفت به تیم بزرگ‌ها.


*دقیقاً چه سالی رفتی پرسپولیس؟
دقیقاً سال 60. پاییز سال 60 بود که رفتم به پرسپولیس.


*چه سالی برای اولین‌بار با پرسپولیس آقای گل شدید؟
سال 62.


*همان سالی که استقلال قهرمان شد؟
بله من آن سال آقای گل شدم، سال بعد هم داشتم آقای گل می‌شدم که بازی‌ها خوابید و کنسل شد و من دیگر نتوانستم عنوان سال قبلم را تکرار کنم.


*موضوع درگیری‌تان با یک پیرمرد در ورزشگاه شیرودی چه بود، بازی پرسپولیس و پاس که لغو شد و به جنجال کشیده شد؟
نه، ازدحام جمعیت عجیب بود، تشک سوزاندند، چمن سوخته شد و دروازه‌ها هم از جا درآمدند! همان بازی هم باعث شد که بازی‌های بعدی ما به ورزشگاه آزادی انتقال داده شود و ما دیگر در شیرودی بازی نکردیم و پرسپولیس دیگر به شیرودی برنگشت و آنجا بازی نکرد.


*آن روز می‌گفتند ناصر محمدخانی با یک پیرمرد دعوایش شده؟
یادم نمی‌آید! شاید ما می‌خواستیم شلوغ نکنند، یکهو تظاهرات کردند، شعار دادند و... به‌خاطر همین گفتم باید با آنها صحبت کرد تا جو را متشنج نکنند. خیلی بد می‌شد.


*چند دربی در آن سال‌ها داشتیم، دربی سال 61 که یک - یک شد که غلام فتح‌آبادی و بهتاش فریبا در آن گل زدند. در آن سال در پرسپولیس بودید؟
بله، آن بازی را ما باید می‌بردیم. دو، سه گل را علی پروین خراب کرد. حجازی هم درون دروازه استقلال بود.


*بعد هم چند سال دربی نبود و بعد هم دربی معروف سال 65 بود که پرسپولیس 3 بر صفر حریف را برد.
ما 65 تا 69 به استقلال نباختیم حتی ما زمانی هم که رفتیم با یک تیم جوان در تیم پرسپولیس سال 68 هم با جوانانی مثل عابدیان استقلال را برد، باوجود اینکه استقلال هم آن سال‌ها خیلی تیم خوبی را در اختیار داشت.

*سال 65 هم در آن دربی مخصوص شما ستاره زمین بودید از آن پنالتی که شما در ابتدای بازی گرفتید حرف بزنید.
در آن بازی سعید مراغه‌چیان روی من خطای پنالتی مرتکب شد.

*بعدچه شد، آن پنالتی را به شاهرخ بیانی دادید که پنالتی را بزند؟
خب شاهرخ آن زمان به‌خاطر برخی حساسیت‌هایی که با برخی از استقلالی‌ها داشت از من خواست پنالتی را بزند من هم قبول کردم و پنالتی را به او دادم که بزند.

*ناصر محمدخانی یکی از بازیکنانی بود که به اعتقاد خیلی‌ها می‌توانست یکی از اسطوره‌های پرسپولیس باشد، چطور شد محمدخانی در پرسپولیس تبدیل به یک اسطوره نشد؟
احتمالاً دلیلش یک وقفه کوتاه بود که من به قطر رفتم و سه چهار سال نبودم، شاید یکی از دلایلش به این موضوع باز می‌گشت. دلایل دیگر هم آن موقع مثل الان نبود که مطبوعات و رسانه‌ها اینقدر مانور کنند روی بازیکن بعد مثلاً بازی‌ها مستقیم پخش نمی‌شد. ما بازی می‌کردیم فردا شب پخش می‌شد و... این‌قدر فوتبال و بازیکن اهمیت نداشتند. دهه  زمان60 جنگ بود. کمتر به ورزش پرداخته می‌شد. الان شما نگاه کنید یک تیم باشگاهی وقتی مثلاً به ترکیه می‌رود چه پوشش تصویری و خبری به آن موضوع می‌پردازد. در زمان ما گاهی اوقات بازی رسمی تیم‌ملی هم پخش نمی‌شد.


*چرا شما و پروین همیشه کاشته‌های پرسپولیس را می‌زدید؟
برای اینکه من و علی آقا خوب کاشته می‌زدیم، ضمناً پرسپولیس زمان ما بهترین پرسپولیس تاریخ بود، پنج سال متوالی قهرمان شد. هم جام‌حذفی قهرمان می‌شدیم و هم لیگ. بازیکنان خیلی خوبی بودند و مثل الان خیلی به مادیات اهمیت نمی‌دادند.


*پنالتی یا کاشته می‌شد، پروین به شما چه می‌گفت؟
موقعی که من در کورس آقای گلی بودم علی‌آقا می‌گفت ناصر بزند. به هرحال ایشان هم کاپیتان بود و هم مربی و او تشخیص می‌داد که خودش و من بهتر کاشته می‌زنیم.

*چند دوره آقای گل شدید؟
من یک دوره در بانک ملی، یک دوره در پرسپولیس، یکی دو دوره در تیم‌ملی آقای گل شدم در جام‌ملت‌ها.


*در قطر هم آقای گل شدی؟
قطر نه، آنجا ما زحمت می‌کشیدیم و توپ‌ها را می‌دادیم به جوان‌ها، آنها آقای گل شوند. کیف کنند و گل بزنند!

*نگفتی دقیقاً آن پنالتی در سال 65 را چرا به شاهرخ دادی. واقعاً ‌با آن پنالتی می‌خواستی روحیه استقلالی‌ها  خراب شود یا موضوع دیگری در میان بود؟
شاهرخ توپ را برداشت و گفت من می‌خواهم توپ را بزنم. علی‌آقا هم گفت شاهرخ روحیه‌اش خوبه، بگذار پنالتی را بزند. البته شاهرخ یک مقدار ناراحتی داشت با سعید مراغه‌چیان و چند بازیکن دیگر، به همین دلیل هم او پنالتی را زد .


* دوست داشتی تو پنالتی را بزنی؟
نه فرقی نمی‌کرد! آن موقع خیلی تو این مسائل نبودیم.


*از آن فرار استثنایی‌ات در سال 65 بگو؟
باور کنید همان سال هم می‌توانستم آقای گل شوم اما به هرحال فرشاد پیوس آقای گل شد، مثلاً من خودم 5 گله بودم و اگر آن پنالتی را گل می‌زدم و یکی دو فرصت عالی دیگر 8-7 گله می‌شدم اما در بازی با دارایی به فرشاد دو پاس گل دادم که فرشاد 6 گله شد.

*در آن دربی معروف سال 65 یک گل زدی و دو گل ساختی‌ و با وجود دو گلی که شاهرخ زد، رسانه‌ها تو را ستاره دربی معرفی کردند.
به هرحال شاهرخ را در موقعیت عالی دیدم و به او پاس دادم و او هم عالی گل زد. جریان پنالتی را هم که برایتان توضیح دادم.


*مرحوم ناصر حجازی بعد از آن دیدار حرفی به شما نزد؟
نه ایشان بعد از آن دیدار رفتند برای مربیگری و صحبتی در این خصوص نشد و من بعداً مصاحبه‌ای یا صحبتی از جانب ایشان نخواندم.


*در مصاحبه‌های بعد از بازی پورحیدری سرمربی وقت استقلال واقعاً حرفی از آن بازی نزده بود؟
چرا منصورخان گفته بود جعفر مختاری را برای مهار ناصر محمدخانی گذاشته بودیم و من هرجا می‌رفتم جعفر کنارم بود اما گفته بودند ایشان نتوانسته خیلی خوب مرا مهار کند!


*شکل توپ‌گیری شما هم عجیب بود؟
بله من معمولاً تا خط میانی عقب می‌آمدم. در آن بازی سال 65 هم توپ را از میانه میدان گرفتم و بعد هم با دریبلینگ خدا کمک کرد و گل زدم.


*از آن فینال معروف بگویید چطور شد در دیدار با شاهین، علی پروین پشت آن کاشته ایستاد اما ضربه را شما زدید؟
من به علی‌آقا گفتم خودم می‌زنم، علی‌آقا هم یواشکی گفت:‌ «باشه تو بزن».


*بعد آن کاشته را زدی و پرسپولیس هم با همان گل تو قهرمان شد.
بله خدا را شکر با آن ضربه قهرمان شدیم.


*بهترین گل فوتبالی‌ات در پرسپولیس و تیم‌ملی کدام بود؟
به شاهین، وحدت و خیلی‌ از تیم‌های دیگر با ضربه کاشته گل زدم. دقیقاً یادم نیست چون بیشتر مربوط به دهه 60 و 30 سال پیش است اما فکر می‌کنم کاشته‌ام به شاهین که باعث قهرمانی پرسپولیس شد و کاشته‌ام به چین در جام‌‌ملت‌ها که بهترین ضربه کاشته‌ام در تیم‌ملی بود؛ دیداری که حساسیت زیادی داشت.

گل به شاهین را بیشتر دوست داری یا گلی که در بازی 3 بر صفر به استقلال زدی؟
به هرحال گل به شاهین گل قهرمان بود و گلی که به استقلال زدم حیثیتی بود و برای هواداران‌مان خیلی اهمیت داشت.


*در آن سال‌ها هیچ‌وقت از استقلال پیشنهاد نداشتی؟
سال‌های قبلترش در سال 66 که آقای گل شدم، شاهینی‌ها با من حرف زده بودند، می‌خواستم بروم شاهین که گفتم با علی‌آقا صحبت کنم که اگر ایشان اجازه دادند به شاهین بروم.


*با استقلال؟
نه با استقلال حرفی نزدم، آن‌ موقع این‌طوری نبود که وقتی کسی پیراهن قرمز را بپوشد برای رفتن به تیم رقیب با آن صحبت کنند.


*اما چرا شاهرخ، غلام فتح‌آبادی یا هاشمی‌نسب از استقلال و پرسپولیس به تیم دیگر رفتند؟
شاهرخ با استقلال در مقطعی مشکل داشت، غلام هم رفت اما تمام شد. مگر مهدی هاشمی‌نسب نبود که رفت اما چندان موفق نبود! چون تماشاچی‌ها تحت فشار قرار می‌دهند. مهدی یک‌سال از این تیم به تیم دیگری رفت اما بعد شهرستان رفت و به نوعی نابود شد! نیکبخت یا... هم همین‌طور...


*اما نیکبخت در پرسپولیس بد ظاهر نشد؟
نیکبخت می‌توانست ده سال عالی بازی کند اما چه شد؟


*چرا در پرسپولیس تمامی مهره‌های بزرگ زیر سایه علی پروین بودند؟
به هرحال پروین کاپیتان و مربی ما بود و به‌خاطر احترام و کسوت ایشان همه ما به ایشان احترام می‌گذاشتیم.


*پروین آن زمان لقب سلطان را داشت الان هم سلطان است؟
بله لقب که عوض نمی‌شود، لقب علی پروین هم سلطان بود و تغییر نمی‌کند. لقب همیشه می‌ماند.


*محبوبیت شما در آن سال‌ها به‌خاطر گل‌هایی بود که می‌زدید یا به‌خاطر مردمداری و سربه زیری خاصی که داشتید؟
به‌خدا یک وقت‌هایی می‌شد نیم ساعت یا بیشتر از آن به‌ جوان‌ها امضا می‌دادم، همیشه هم به بقیه توصیه می‌کردم مردمدار باشند. در تیم‌های بزرگ باید مردمدار بود و در زمین هم فقط به فکر مردم بودم و به آینده و مادیات اصلاً فکر نمی‌کردم.

*چرا به قطر رفتید؟
زمانی به قطر رفتم که 26 یا 27 ساله بودم، بعد هم زمانی که من خواستم بروم پیش علی‌آقا رفتم و از ایشان اجازه گرفتم. علی‌آقا هم به من گفت ناصر اینجا از این خبرها نیست، برو سراغ زندگیت، برو دنبال آینده‌ات. خدا شاهده سر همان حرف آقای پروین من رفت ولی 4 سال بعد هم آمدم و دوباره برای پرسپولیس بازی کردم.

*اما وقتی برگشتی آن ناصر محمدخانی همیشگی نبودی؟
خب قبول دارم شیره ما را آنجا کشیدند اما هرچه بود برگشتم و بازهم بازی‌های خوبی برای پرسپولیس انجام دادم.

*تیتری از شما یادمان نمی‌رود، شما گفته بودید وقتی که پدرم مرد 15 هزار تومان بدهی داشتم.
در سال 62 بعد از فوت پدرم یک روز علی آقا به اتفاق یکی از دوستانش پیش من آمدند و 15 هزار تومان در جیب من گذاشتند و گفتند اگر کم داشتی بازهم به ما بگو، خب آن مشکل بزرگ من هم توسط علی‌آقا حل شد.


*شما چرا 8 را می‌پوشیدی؟
8 قسمت ما بود. 8 پرسپولیس را آقای کلانی می‌پوشید، یک روز هم بچه‌ام به من گفت بابا این آقای کلانی چقدر آدم باشخصیتیه.


*منظور ما این بود که چه کسی به تو گفت شماره 8 را بپوشی؟
به هرحال همیشه شماره 8 تن بهترین‌های پرسپولیس بوده. یک زمانی آقای محرمی خوب از این شماره مراقبت کرد، الان هم علی کریمی.

*اگر بخواهی یک تیم پرسپولیس را بچینی چه اسم‌هایی را در آن می‌نویسی؟ لطفاً بنویس تا خوانندگان آن را ببینند.
کار سختی است اما این کار را می‌کنم. برایتان می‌خوانم. عابدزاده، پنجعلی، مرتضی فنونی‌زاده، مهدوی‌کیا، محرمی، باقری، کریمی، پروین، درخشان، پیوس و علی دایی، 11 بازیکن برگزیده من هستند.


*بالاترین پولی که شما در فوتبال ایران گرفتید چقدر بود؟
فکر کنم زیر یک میلیون بود!


*دهه شصت در زمان اوج‌تان چقدر می‌گرفتید؟
قرارداد ما یک تعهدنامه بود که می‌نوشتیم و به علی‌آقا می‌دادیم و بحث رقم مطرح نبود. مبلغ نمی‌نوشتیم چون پول نبود، مثل الان نبود که اسپانسر باشد، تبلیغات هم نبود. یک‌بار من با یک گالری همکاری ناخواسته‌ای داشتم، می‌خواستند از تیم‌ملی مرا سه سال محروم کنند. من هم گفتم روحم از این موضوع خبر نداشته. از درآمد بازی‌ها پول بود و از این پول که به علی‌آقا می‌دادند و ایشان هم به نسبت بازیکنان، بین بچه‌ها پول‌ها را در پاکت می‌گذاشت و بین همه پخش می‌کرد.


*الان اگر ناصر محمدخانی بازی می‌کرد باتوجه به ارقام فعلی باید چقدر پول می‌گرفت؟
تعارف ندارم وقتی بازیکن فعلی می‌گوید یک میلیارد، من می‌گویم 5 میلیارد. بازیکنی که تازه به فوتبال آمده و می‌گوید 2 میلیارد می‌خواهم، بازیکنی که هنوز 5 تا بازی ملی نکرده می‌گوید 2 میلیارد، خب من چه بگویم؟


*علی پروین چقدر می‌ارزد و الان برای بازی‌اش چقدر باید بگیرد؟
بالای 10 میلیارد!


*واقعاً؟!
بله علی‌آقا حق بازیگری، مربیگری و کاپیتانی داشت و مسلماً باید پول زیادی می‌گرفت!


*قطر چقدر پول گرفتید؟
قطر خوب بود. زندگی ما را متحول کرد. من در تیم نادی‌القطر 4 فصل بازی کردم و با حمید درخشان با هم بودیم.


*اولین سال در قطر چقدر گرفتید؟
سال اول، فکر می‌کنم 12-10 میلیون گرفتم. آن موقع  در ایران پول خیلی کمی به ما می‌دادند.

*یعنی وقتی آمدید دیگر آن بچه شهر ری نبودید؟
نه، آمدم در بالای شهر خانه خریدم، مغازه خریدم و یک دفتر با آقای درخشان گرفتیم و اگر اینجا بودیم پولی گیرمان نمی‌آمد. همدوره‌های من واقعاً به سختی زندگی می‌کنند، بیزنس بودند، کار کردند، پول درآوردند اما بیشتر همدوره‌های من سخت زندگی می‌کنند. متأسفانه همدوره‌های من مستأجرند، با تاکسی کار می‌کنند، یک‌سری از آنها نمی‌توانند راه بروند و واقعاً مشکل دارند و باید یک حقوقی برای آنها تعیین کنند.


*افسوس نمی‌خوری که 20 سال دیرتر به فوتبال ایران نیامدی؟
چرا ناصر ابراهیمی هم همیشه به من می‌گوید باید 20سال دیرتر می‌آمدی اما به هرحال همین که تن سالم دارم خدا را شکر می‌کنم ولی به هرحال فکر می‌کنم با آن استعداد اگر 20 سال دیرتر می‌آمدم شرایط بسیار بهتری داشتم.

*خطرناک‌ترین چهره استقلال در زمان بازیگری شما چه بازیکنی بود؟
ناصر حجازی درون دروازه مؤثر بود و شاهرخ هم واقعاً تأثیرگذار و مؤثر بود، البته استقلال چهره‌های دیگری هم داشت.

*سالی بود که شما بگویید کاش فلان بازیکن هم در پرسپولیس بود؟
چرا، مثلاً دوست داشتم علیدوستی در تیم ما بود یا مثلاً مجید نامجومطلق. البته مجید اول به پرسپولیس آمد اما ما مفت او را از دست دادیم.


*آمد پرسپولیس اما چرا رفت استقلال؟
به او پیشنهاد موتور دادند و پول، بعد هم مشکلاتی پیش آمد که نشد و او هم خیلی ناراحت شد و رفت اما مجید حیف شد، واقعاً بازیکن خوبی بود.


*پروین جمله معروفی داشت که می‌گفت هرکسی به پرسپولیس می‌آید باید پولی هم بدهد؟
بله پروین به رضا شاهرودی گفته بود و حتی خود رضا هم در مصاحبه‌اش این مسئله را گفته بود. متأسفانه به قول ما و به قول عباس کارگر ما نسل سوخته فوتبالیم.


*از خودت بگو، اولین باری که قرار شد به پرسپولیس بیایی و با پروین صحبت کردی؟
سال 60 و سالی که در بانک ملی آقای گل شدم می‌خواستم بروم پرسپولیس اما رویین‌دل سرمربی ما و بقیه بانکی‌ها در اوایل سال 60 برای من مهمانی گرفتند تا من مجدداً در بانک ملی بمانم. من هم ماندم تا آقای گل شوم و با آقای گلی به پرسپولیس بیایم.


*و بالاخره در آخر سال 60 به پرسپولیس آمدی.
چهار، پنج تن از دوستان علی‌آقا که آدم‌های خوبی هم بودند با من حرف زدند، من هم پرسپولیس را دوست داشتم و از بچگی عاشق پرسپولیس بودم به همین دلیل به پرسپولیس رفتم.


*همان سال پیشنهاد بهتری از تیم‌های دیگر داشتی؟
بله، شاهین آن سال پول خوبی به من می‌داد اما من به پرسپولیس رفتم.


*کریم انصاری‌فرد هم با آقای گلی به پرسپولیس آمد فکر می‌کنید موفق می‌شود؟
در پرسپولیس، کریم باید دوبرابر تیم‌های قبلی‌اش توان بگذارد چون تیم‌ها تدافعی بازی می‌کنند، سرسختانه کار می‌کنند و ... چون تیم‌ها مقابل پرسپولیس محکم بازی می‌کنند و به قولی سرشان را جلوی توپ می‌گذارند.


*اگر شما جای مدیرعامل پرسپولیس بودید چه پول و بودجه‌ای برای بازیکنان فعلی در نظر می‌گرفتی؟
باتوجه به تورم و زندگی در دوره فعلی به بازیکنان با اصول خاصی پول می‌دادم. سال‌های قبل بازیکنانی بدون مطالعه کافی آوردیم و بعد هم آنها را در معرض فروش قرار دادیم. پول باید به بازیکنان اصولی داد، نه اینکه پول براساس معرفی فلان دلال و فلان شخص به بازیکن بدهیم. نمی‌خواهم نامی از برخی بازیکنان ببرم اما قبلاً چندتا از بازیکنان را در یک چرخ گوشت می‌ریختی یک بازیکن از آنها بیرون نمی‌آمد و در واقع پیراهن پرسپولیس برای برخی واقعاً گشاد بود که متأسفانه آن را برتن کردند، من پیراهن شماره 8 را برتن کردم و 8-7 سال این پیراهن را به کسی ندادم اما واقعاً الان نمی‌دانم چه بگویم بازیکن به‌راحتی می‌آید و می‌رود و بازیکن دیگری به راحتی پیراهن با ارزش پرسپولیس را تن خود می‌کند.


*بودن ملی‌پوش هم در ترکیب پرسپولیس خیلی تأثیر داشته؟
بله چند سالی بود که پرسپولیس به آن صورت جز در مقاطعی خاص ملی‌پوش آنچنانی نداشت، هرچند که امسال خوشبختانه پرسپولیس بازیکنان ملی‌پوش خوبی جذب کرده است و این خیلی برای قدرت تیم از نگاه من مهم و تأثیرگذار است.


*شما در مقطعی به عنوان مربی چهارم به پرسپولیس آمدید و خیلی‌ها معتقدند در مربیگری سوختید؟
به هرحال بعد از پروین و ناصر ابراهیمی من مربی سوم بودم و به لحاظ کسوت و بسیاری از مسائل دیگر نمی‌توانستم مربی اول شوم.


*چه بازیکنی از پرسپولیس خصوصیات شما را داشت؟
مهدی مهدوی‌کیا بازیکنی بود که عالی و سریع حرکت می‌کرد، خوب سانتر می‌کرد اما او را هم پله‌ به پله عقب آوردند اما خب خیلی‌ها می‌گفتند شبیه‌ترین بازیکن به من در پرسپولیس مهدی مهدوی‌کیاست.


*بازی‌های فصل گذشته پرسپولیس را نگاه می‌کردی؟
باور کنید بچه‌های من بیشتر از من حرص می‌خوردند، اصلاً بعضی وقت‌ها گریه می‌کردند.


*الان دو پسرتان چند ساله‌اند و چه‌کار می‌کنند؟
پسر بزرگم علی 21 ساله است و در تیم الاهلی قطر بازی می‌کند، پست او هم هافبک تهاجمی و مهاجم است و پسر دومم هم عرفان است و در تیم جوانان الاهلی بازی می‌کرد و دوست دارد در یکی از تیم‌های جوانان ایرانی بازی کند.


*آنها که مثل ناصر محمدخانی نمی‌شوند؟
به هرحال آنها خودشان باید بخواهند.

*فرزندانت بعد از مرگ همسرت خیلی ضربه خوردند.
آن اوایل بله، اما بعد از گذشته 10 سال تقریباً فراموش کرده‌اند و الان وقتی دوباره حرف می‌شود، پسران من می‌گویند از آن مسئله دیگر حرف نزن.

*پرونده شهلا جاهد هم بسته شد در حالی که تا روز آخر هم می‌گفت من همسر ناصر را نکشتم؟
بله قتل، کار خود شهلا بود، من همه این حرف‌ها را به قاضی گفتم که ایشان کلید زده و به منزل راه پیدا کرده بعداً هم خودش به همه این موارد اعتراف کرده بود، واقعاً نمی‌دانم چرا این کار را کرد، شاید خانه و زندگی ما را دیده بود، علاقه‌اش بود، طمعش بود، واقعاً نمی‌دانم علتش چه بود و چرا او این کار را کرد.


*به‌نظر برخی تصمیماتت احساسی بود؟
نه من هیچ وقت احساسی تصمیم نگرفتم.


*الان چه‌کار می‌کنید؟
یک مجموعه ورزشی هست که مسئولیتش را به من سپردند و یک مغازه است که در آن مشغولم و خدا را شکر فعلاً در کنار دو فرزند پسرم زندگی می‌کنم.

امیرعابدزاده: آرزویم بازی در پرسپولیس بود/ جایگاه پدرم را پس می‌گیرم

دروازه‌بان جدید تیم فوتبال پرسپولیس گفت: از خیلی وقت پیش آرزویم این بود که در بزرگترین تیم ایران بازی کنم.

 امیر عابد‌زاده پس از عقد قرارداد سه ساله با پرسپولیس گفت: امروز روز خوبی در زندگی فوتبالی من بود. در جلسه‌ای با مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شرکت کردم و به او گفتم دلم می‌خواهد به خانه خودم برگردم.

 این دروازه‌بان افزود: رویانیان نیز با حسن نیت صحبت‌های من را گوش کرد و خوشبختانه روی من نظر مثبتی داشت. اگر هر جای دنیا می‌رفتم آرزو و هدفم این بود که در بهترین و بزرگترین تیم ایران یعنی پرسپولیس بازی و پیشرفت کنم. خدا را شکر می‌کنم که امروز این اتفاق  افتاد. قطعا پدرم از شانسی که به من داده شده بسیار خوشحال است.

 عابدزاده خاطرنشان کرد: به پرسپولیس آمدم تا انشاءالله جایگاه پدرم را پس بگیرم. احمد رضا عابدزاده همیشه افتخار می‌کند که در پرسپولیس بوده و با شادی‌های این تیم خوشحال و با اتفاقات ناخوشایند این تیم ناراحت شده و امروز که من را در پرسپولیس می‌بیند بسیار خوشحال است.

 وی عنوان کرد: از حسن نیت رویانیان و نگاه او به جوانان و از لطف بزرگی که به من کرد تشکر می‌کنم. حالا وظیفه‌ام سنگین است و انشاءالله بتوانم با تلاش و کوشش نظر ژوزه را جلب کنم.

امیرعابدزاده: بابا گفت وقتش رسیده بری خونه خودت بازی کنی

امیر عابدزاده درحالی گلر دوم پرسپولیس شد که برای مذاکره با ملوان به تهران آمده بود.

 پسر 18 ساله احمدرضا عابدزاده گلر دوم پرسپولیس شد تا سرخ ها امید داشته باشند لیگ امسال را بی مشکل دروازه بانی به پایان ببرند.

 امیر که تمام دوران کودکی اش را به دلیل سال های طلایی فوتبال پدرش در تمرینات این تیم سپری کرده پس از مدتی بازی در تیم ال آ (لس آنجلس) بلوز آمریکا به ایران آمد و با پرسپولیس قرارداد بست.

 امیر که برای تحصیلات دانشگاهی به آمریکا رفته بود بعد از بازی در تیم آمریکایی امکان تحصیل در دانشگاه را از دست داد . او این فصل درحالی از آبی های لس آنجلس جدا شد که تیمش در رده پنجم لیگ بود. امیر در این مدت 10 بازی دوستانه و 15 بازی رسمی در لیگ را برای تیمش انجام داده است. او که پیش از این دوره دروازه بانی در باشگاه تاتنهام انگلیس دیده است در سفر اخیر احمدرضا به لس آنجلس از سوی پدرش ترغیب شد تا به ایران برگردد و فوتبال حرفه ای اش را در لیگ ایران شروع کند.

 امیر که علاقه ای به مصاحبه درباره حضورش در پرسپولیس ندارد بعد از ابراز خوشحالی از این انتقال تنها با لبخندی می گوید: «پدرم وقتی چند بازی ام را دید، گفت دیگر وقتش رسیده که بروی خانه خودت فوتبال بازی کنی. او منظورش پرسپولیس بود. جایی که هم بابا دوست داشت و هم من.»

 امیر اما درحالی از آمریکا به ایران برگشت که مقصد اولیه اش قرار بود ملوان انزلی باشد. تیمی که حالا دوست صمیمی پدرش یعنی حسین هدایتی مالک آن است. انزلی چی ها هم این فصل فقط یک گلر داشتند و به شدت دنبال گلر دوم می گشتند اما برگشتن امیر دقیقا مصادف شد با بی گلر دوم ماندن پرسپولیس . به خصوص که گلر برزیلی این تیم هم از فرودگاه امام(ره) دیپورت شده بود.

 او پس از جلسه ای نه خیلی طولانی به پرسپولیس پیوست و تمریناتش را با این تیم آغاز خواهد کرد. حالا باید دید بعد از تجربه ناکام محمد پروین و آتیلا حجازی ، امیر می تواند از زیر سایه نام پدر خارج شود و گلر اول تیم ملی ایران شود؟

لیست استقلال پر شد مجیدی و نکونام نمی توانند هر 2 آبی پوش شوند

 

مسئولان باشگاه استقلال برای جذب سهمیه آزاد

به دنبال نکونام هستند و با این شرایط حضور

مجیدی منتفی است.

 پس از اعلام فتح‌الله‌زاده مبنی بر اینکه استقلالی‌ها آمادگی دارند فرهاد

مجیدی را به این تیم برگردانند، مسئولان این تیم در تماس‌های مکرر خواهان

برقراری ارتباط با این بازیکن شدند اما از آنجا که تا آخرین لحظات فصل نقل و

انتقالات این بازیکن با استقلالی‌ها تماس نگرفت.

 سرانجام کیانوش رحمتی آخرین بازیکنی بود که قراردادش را تمدید کرد تا

به این ترتیب فهرست استقلالی‌ها برای این فصل پر شود.

 حالا استقلالی‌ها تنها دو جای خالی دارند که یکی از این دو جای خالی ب

اید حتماً با سهمیه آسیایی پر شود و گفته می‌شود مسئولان باشگاه

استقلال به دنبال جذب یک دروازه‌بان آسیایی هستند. اگر چه سید حسین

حسینی دروازه‌بان تیم زیر 22 سال ایران نیز به استقلال پیوسته است.

 گزینه دیگر استقلال که سهمیه پایانی خواهد بود، جواد نکونام است. این

بازیکن به اسپانیا رفته و امشب به تهران می‌آید. نکونام با مسئولان

اوساسونا در خصوص نحوه پرداخت مبلغ رضایتنامه‌اش صحبت کرده و اگر

مشکلی پیش نیاید به احتمال فراوان روز یکشنبه با حضور در هیئت فوتبال

استان تهران قراردادش را با استقلال ثبت خواهد کرد. او چون سهمیه آزاد

است مشکلی برای ثبت قرارداد ندارد.

 در صورتی که نکونام به استقلال نیاید(که طبق گفته مسئولان استقلال این

احتمال خیلی کم است) شاید آبی‌ها باز هم سراغ فرهاد مجیدی بروند اما

با توجه به عدم تماس این بازیکن با مسئولان استقلال و احتمال حضور این

بازیکن در جمع آبی‌پوشان کم است چرا که استقلالی‌ها اولویت‌شان را برای

جذب بازیکن آزاد، نکونام است. با این شرایط باید دید فرهاد مجیدی چه

تصمیمی برای آینده‌اش می‌گیرد.

 نکته آخر این که با جذب جواد نکونام و به خدمت گرفتن دروازه‌بان آسیایی

استقلال هیچ جای خالی در فهرست خود نخواهد داشت و حتی سهمیه‌

بین دو نیم‌فصل خود را هم استفاده خواهد کرد و دیگر نمی‌تواند بازیکنی به

خدمت بگیرد.

فتح الله زاده:
80% جلال حسینی رو استقلالی بدونید.
80% کریم انصاری فرد رو استقلالی بدونید.
80% خلعتبری رو استقلالی بدونید.
80% نکونام رو استقلالی بدونید.
فتح الله زاده:
جلال حسینی مبارک پرسپولیس باشه.
کریم انصاری فرد مبارک پرسپولیس باشه.
خلعتبری مبارک سپاهان باشه.
نکونام مبارک اوساسوناباشه.
اگه به فتل باشه که میگه کریس رونالدو رو هم 80% استقلالی بدونین!

از جاسم کرار عراقی تا هواداران ایرانی

مردم حق دارند بپرسند چرا همه چیز برای محبوب ترین تیم آسیا شکل و

شمایل دیگری به خود می گیرد؟

 ماجرای جاسم کرار عراقی که یادتان هست؟ او با پیراهن تراکتورسازی تنها

فرصت نکرد داور را زیر مشت و لگد بگیرد و با وساطت اطرافیان، جان داور

مسابقه نجات داده شد!

 با این حال مسئولان استانی از اولین مناسبت ملی مذهبی استفاده کردند

و بازیکن تیمشان را با بخشش کمیته انضباطی و استیناف در ادامه مسابقات

در اختیار گرفتند.

 این البته تنها نمونه از این دست نبود، سال گذشته در ماجرای پیوستن

خسرو حیدری به استقلال، فدراسیون فوتبال به ویژه شخص عزیزالله

محمدی رسما قانون نقل و انتقالات را زیر پا گذاشتند و با نقض قرارداد

قانونی این بازیکن با سپاهان، او را به هیئت فوتبال تهران بردند تا با پیراهن

آبی ها عکس یادگاری بیندازد!

چرا راه دور برویم؟ انواع و اقسام شعارهای نژاد پرستانه، الفاظ رکیک، پرتاب

آجر و صندلی و برف به بازیکنان، کادرفنی و تیم داوری در ورزشگاه یادگار

امام تنها با جریمه نقدی و تذکر مواجه می شود اما محمود رفیعی در بازی

فصل قبل پرسپولیس مقابل داماش ناگهان به صورت کاملا خودجوش یک

سنت جدید را در فوتبال ایران پایه گذاری می کندنیمه تمام ماندن بازی، 3-۰ 

شدن نتیجه به سود مهمان و البته کسر امتیاز که با تخفیف به 2 جلسه

محرومیت هواداران تبدیل می شود!

هواداران پرسپولیس حق ندارند بپرسند آنچه در ورزشگاه یادگار امام رقم می

خورد با رفتار هواداران پرطرفدارترین تیم آسیا یعنی پرسپولیس که باعث

اعتبار کنفدراسیون فوتبال آسیا محسوب می شود قابل قیاس است؟

چرا حتی شعارهای جدایی طلبانه هم با سکوت عجیب مسئولان مواجه

می شود اما قانون همیشه برای پرسپولیس اجرایی است، حتی با اضافه

کردن بند و تبصره های جدید برای نقره داغ کردن 40 میلیون هوادار!

خرید 4 بازیکن از تیم ملی جوانان از سوی رویانیان پیراهن عثمان می شود ا

ما؛ اقدام عجیب فدراسیون مبنی بر ثبت قرارداد بازیکن سپاهان با آبی های

پایتخت به صورت غیرقانونی هیچ واکنشی را در پی ندارد؟!

ین ها و خیلی سئوالات دیگر، این روزها ذهن نگارنده را به خود مشغول

کرده. شما چطور؟ پاسخی برای این پرسش ها دارید؟

واکنش کفاشیان به استقلالی شدن نکونام

nekonam 2 واکنش کفاشیان به استقلالی شدن نکونام

مدیرعامل آبی پوشان پایتخت بعد از توافق اولیه با نکونام در اولین اقدام طی یک تماس تلفنی با رئیس فدراسیون فوتبال اتمام حجت کرد.

 اوساسونا با یک رقم سنگین قرارداد نکونام را فسخ می کند، رقمی که قطری ها و ترکیه‌ای‌ها به راحتی می توانند پرداخت کنند اما فتح ا… زاده و استقلال نه. در قرارداد این بازیکن ذکر شده که بابت رضایتنامه اش باید ۲ میلیون یورو بپردازد؛

یعنی ۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان! فتح ا… زاده که در ابتدای مذاکرات اصلا خبر نداشت باید پول رضایتنامه بدهد، رفته رفته به این نتیجه رسید که خرید نکو کاری بسیار دشوار است. اما دوشنبه شب در لارستان و دفتر فتح ا.. زاده چه گذشت؟

«ما به تو یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون بیشتر نمی توانیم بدهیم.» این را علی فتح ا… زاده در جلسه اول با جواد نکونام گفته بود. اما دوشنبه شب او کمی رقم را بالاتر برد: «حاجی جان! ۲۰۰ میلیون دیگر هم رویش. بیا و با یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تمامش کن و بازیکن ما شو. اینجا هم شیرینی هست، یک شیرینی بخور مبارک باشد ان‌شاا…. حالا کی بریم تو هیات فوتبال ثبت کنیم؟!»
فتح ا… زاده خوب می دانست با این رقم هم خرید نکو غیر ممکن است. جواد باید با اوساسونا برای فسخ قرارداد توافق کند. او ممکن است رقم فسخ را پائین بیاورد ولی بی شک یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان نمی تواند برای او به صرفه باشد. فتح ا… زاده به نکو گفته: «ببین جواد جان! ما اگر این پول را بدهیم دیگر توانایی پرداخت هیچ پولی را نداریم.
به خاطر همین بابت قرارداد و همین طور رضایت‌نامه ات می توانیم این رقم را بدهیم.» او سپس از شرایط سخت استقلال گفت: «ببین امسال ما زیر سقف بسته ایم و فقط یکی دو مورد مثل رحمتی و حیدری بوده. وگرنه به بقیه زیر سقف داده ایم. حالا به تو هم اگر این پول را بدهیم ممکن است سازمان بازرسی ما را کلی دعوا کند.» نکونام هم متوجه شد پول زیادی در این انتقال دستش را نمی گیرد اما همان وعده ها را داد: «حالا بروم و فکر کنم. جواب می دهم به شما.»
* تماس فتح ا.. زاده با کفاشیان
بعد از جلسه با نکو، فتح ا… زاده یک تماس مهم هم در پیش داشت: «این موبایلم کجاست؟ یک زنگ بزنم به کفاشیان.» او سریعا با رئیس فدراسیون فوتبال تماس می گیرد: «آقای رئیس! ما با جواد نکونام مذاکره کرده ایم. احتمال دارد به استقلال بیاید. ولی اگر او بیاید ما مجبوریم بالای سقف بدهیم. چون هم پول رضایتنامه اش را می دهیم و هم قراردادش را. اینطور که من حساب کردم نزدیک دو میلیاردی در می آید.
گفتم زنگ بزنم از همین الان بگویم که سقف را درباره جواد رعایت نمی کنیم.» کفاشیان هم که خوب داشت به حرف های فتح ا… زاده گوش می داد، چیزی نمی گفت: «ببین آقای کفاشیان اگر جواد آمد و ما این پول را دادیم، فردا سازمان بازرسی نیاید ما را ببرد زندان که شما چرا بالای سقف بستی؟» کفاشیان هم پاسخ داد: «نه بابا. جواد کاپیتان تیم ملی است و ارزشش مشخص است. فقط قرارداد بستید شیرینی ما یادتان نرودها.»

زاید: دوشنبه برای مذاکره با رویانیان به ایران می آیم

مهاجم لیبیایی پرسپولیس امیدوار است در مذاکرات جدید با سرخپوشان به توافق برسد.

 مهاجم ليبيايي پرسپوليس كه در حال حاضر در ايرلند به سر مي‌برد درباره مذاكرات خود با پرسپوليس و ناراحتي‌اش از نقض شدن توافق نامه‌اي كه با رويانيان امضا كرده بود، علاقه‌اش براي قهرمان شدن با پرسپوليس و پيشنهادهايي كه از ساير كشورها دارد، صحبت كرد.

 ايمون زايد اين روزها چه مي‌كند؟ مذاكراتت با پرسپوليس به كجا رسيد؟

ـ من تا دوشنبه در ايران هستم و قصد دارم با رويانيان و مسئولان پرسپوليس ديدار كنم و ببينم كه آيا مي‌توانيم به توافق برسيم يا نه. پيش از اين كه از ايران بروم با رويانيان توافق كردم، اما آنها آن قرارداد را زير پا گذاشتند. از اين كار خيلي ناراحت شدم و هنوز هم شوكه هستم.

چرا؟

ـ واقعا نمي‌دانم كه علت كار پرسپوليس چه بوده است. طبق توافقي كه پيش از رفتن من از ايران انجام داده بوديم، تنها يك قرارداد نهايي براي ادامه همكاري مانده بود، اما فكر مي‌كنم كه الان بايد دوباره بنشينيم و به دنبال توافق با يكديگر باشيم. من مي‌‌خواهم دوباره براي پرسپوليس بازي كنم. چرا كه فصل خوبي را در اين تيم پشت سر گذاشتم و مي‌دانم كه الان مربي جديد به تيم اضافه شده و بازيكنان خيلي خوبي هم به پرسپوليس آمده اند. همه مي دانند كه پرسپوليس مي‌خواهد اين فصل قهرمان شود. در زماني كه در ايران بودم، هواداران خيلي به من احترام مي گذاشتند و من مي‌‌خواهم با آنها باشم، اما خيلي ناراحتم كه چرا باشگاه پرسپوليس روي توافقي كه با من انجام داده بود، نماند. واقعا نمي‌دانم، شايد پرسپوليس يكسري مشكلات مالي دارد. شايد هم به خاطر اين كه مهاجمان جديدي به خدمت گرفته‌اند، اين كار را كردند. احتمال ديگري كه به ذهنم مي‌رسد، اين است كه شايد افرادي كه در كنار رويانيان هستند به او گفته باشند با حضور اين مهاجمان ديگر نيازي به زايد نداريم.

 اما رويانيان در صحبت‌هاي اخير خود گفته بود پرسپوليس خانه ايمون زايد است و ما اين بازيكن را مي‌خواهيم.

ـ من اميدوارم كه همين طور كه مي‌گوييد باشد و خيلي خوشحالم كه اين را مي‌شنوم، اما تنها سوال من اين است كه اگر پرسپوليسي‌ها باور دارند كه اين باشگاه خانه من است، چرا توافق نامه را زير پا گذاشتند؟ واقعا تعجب مي‌كنم و خيلي ناراحتم.

 پرسپوليس بازيكنان زيادي را جذب كرده و دو مهاجم ملي‌پوش هم به خدمت گرفته. آنها را مي‌شناسي؟

ـ مي‌دانم كه بازيكنان جديدي به پرسپوليس آمده‌اند و تا حدودي اين دو مهاجم جديد را مي‌شناسم. من در پرسپوليس خيلي راحتم و خوشحالم كه در چنين باشگاه بزرگي هستم. مي‌‌خواهم در فصل جديد هم براي تيمم بازي كنم و گل‌هاي بيشتري به ثمر برسانم. شايد مربي جديد به من بازي دهد و شايد هم از من زياد استفاده نكنند، اما من هم مثل بقيه مهاجمان مي‌‌خواهم گل بزنم.

 در آخرين مصاحبه‌ات پيش از اين كه ايران را ترك كني گفته بودي دوست داري آقاي گل شوي. با اين شرايط باز هم روي حرفت‌ هستي.

ـ 100 درصد. هنوز هم مي‌‌خواهم آقاي گل باشم و دوست دارم با اين كار هواداران را خوشحال كنم. چرا كه اصلا فلسفه فوتبال همين است. در مدتي كه در ايران نبودم، هواداران پرسپوليس بارها از طريق شبكه هاي اجتماعي به من پيام مي‌دادند و همه به من مي‌گفتند كه به پرسپوليس برگرد و اين براي من فوق‌العاده‌ است. آنها از من انتظار‌هاي زيادي دارند، چرا كه فصل قبل به استقلال گل زدم.

 مدير عامل پرسپوليس در مصاحبه‌اي گفته بود زايد براي قراردادش از ما 600 ميليون پول خواسته.

ـ فكر مي‌كنم اين حرف اشتباهي است. اگر قراردادي بوده بين من و رويانيان بوده است. پيش از اين كه از ايران بروم با او نشستيم و صحبت كرديم اما هيچ وقت چيزي از رويانيان نخواستم. حتي وقتي مبلغ درخواستي خود را به او گفتم رويانيان خيلي زود راضي شد و ما در عرض چند دقيقه به توافق رسيديم. نمي‌دانم شايد پرسپوليس مشكل مالي دارد. اگر رويانيان با دستمزد من مشكلي دارد، من حرفي ندارم. مي‌نشينيم و با هم صحبت مي‌‌كنيم. شايد رويانيان نظرش را عوض كرده. وقتي من مبلغي را پيشنهاد دادم او هم خيلي زود راضي شد و توافقنامه اي را امضا كرديم كه حتي مي‌توانم آن را به شما نشان دهم.

 مانوئل ژوزه سرمربي جديد پرسپوليس را مي‌شناسي؟

ـ در اينترنت اطلاعاتي از او كسب كردم. فكر مي‌كنم مربي خوبي بوده و كارنامه خوبي هم دارد، اما خيلي ناراحت شدم كه دنيزلي از پرسپوليس رفت. او واقعا مربي بزرگي بود. دنيزلي بازيكناني را كه مي‌خواست را براي فصل جديد به پرسپوليس آورده بود و در اين فصل مي توانست موفق شود. هر چند كه مربي جديد هم موفقيت‌هاي زيادي داشته و من به كار با او اميدوارم.

 به غير از پرسپوليس از چه تيم‌هايي پيشنهاد داري؟

ـ من ترجيح مي‌دهم فصل جديد را در پرسپوليس باشم، اما در هفته‌‌هاي گذشته روند كار خوب نبوده و از كار باشگاه ناراحتم. با اين حال هنوز دوست دارم در پرسپوليس باشم و اين را به رويانيان هم گفتم كه گزينه اول من پرسپوليس است. اگر به توافق برسيم بسيار خوب خواهد بود. من از تيم‌هايي از چين، تركيه ، فنلاند و قطر هم پيشنهاد داشتم، اما فعلا آنها را به خاطر پرسپوليس رد كرده ام. حتي شنيده‌ام كه در ايران ذوب آهن و استقلال هم من را مي‌‌خواهند. اما دوست دارم در ايران براي پرسپوليس بازي كنم.

 اگر شرايط طوري پيش رفت كه نتواني در پرسپوليس بماني ممكن است به ذوب آهن يا استقلال بروي؟

ـ هيچ وقت نمي گويم كه هرگز امكان ندارد در ايران به تيمي غير از پرسپوليس بروم،‌ اما تمام علاقه من پرسپوليس است و بايد ببينم مذاكراتم با اين باشگاه چگونه مي‌شود.

ایمون جون ما منتظرتیم بیا که اس اس ایندفعه قراره ۶ تایی بشه

ایمون تاج سوراخ کن      

ایمون تاج سوراخ کن   

ایمون تاج سوراخ کن   

ایمون تاج سوراخ کن   

محمد پروین: حرمت پدرم را نگه نداشتند هیچ وقت او را تا این اندازه دلگیر ندیده بودم

 بازیکن پیشین تیم فوتبال پرسپولیس با بیان اینکه پدرش سپر بلای این تیم شده است، گفت: متاسفانه برخی‌ها حرمت پدرم را نگه نداشتند.

محمد پروین  ضمن بیان این مطلب اظهار داشت: پدرم این روزها سپر بلای پرسپولیس شده است اما متاسفانه برخی‌ها حرمت او را نگه نداشتند.

وی در ادامه افزود: مگر نمی‌گویند مرحوم ناصر حجازی و علی پروین اسطوره‌های فوتبال ایران هستند اما آیا حرمت آنها در فوتبال ایران حفظ شده است؟! متاسفانه در این چند روز وقتی پدرم روزنامه را می‌دید و یکسری حرف‌های عجیب و غریب را در آنها می‌خواند، بغض گلویش را می‌گرفت.

فرزند علی پروین خاطر مدیر راهبری تیم پرسپولیس خاطر نشان کرد: نمی‌خواهم از کار رسانه‌ها ایراد بگیرم، چرا که آنها می‌تواند هرچه می‌خواهند منتشر کنند اما خواهش می‌کنم اگر می‌خواهند در مورد علی پروین و یا هر شخص دیگری چیزی بنویسند، حرمت او را حفظ کنند و به زندگی شخصی‌اش کاری نداشته باشند.

"همه می‌دانند علی پروین در فوتبال ایران زحمات زیادی را کشیده است"، محمد پروین با بیان این مطلب افزود: شما ببینید آن روزی که قرار بود پدر من سرمربی پرسپولیس شود، رسانه‌ها چه‌ها که ننوشتند و با او چه برخوردی کردند.

وی در ادامه افزود: نه اینکه چون علی پروین پدرم است، از او دفاع می‌کنم اما انتظار دارم رسانه‌ها قدری حرمت بزرگ‌ترهای ورزش را حفظ کنند. باور کنید تا به امروز پدرم را اینقدر دلگیر و دلخور ندیده بودم. او دلش از این برخوردها به درد آمده است.

بازیکن فصل گذشته تیم فوتبال پیکان تهران در خصوص آینده‌اش در این تیم گفت: باورنمی‌شد مسئولان باشگاه پیکان از میان 24 بازیکنی که فصل گذشته زحمت کشیده و این تیم را به لیگ برتر آوردند، 22 بازیکن را کنار بگذارند. واقعا از ویسی توقعی بیش از این داشتم. ایرادی ندارد و مسئولان و کادر فنی پیکان می‌توانند هر تصمیمی خواستند بگیرند.
                       

 

              سلطان تا ابد دوست داریم

خداحافظ رفیق،خداحافظ...

چند ماه پیش بود که پرسپولیس آرام و قرار نداشت روی سکوهای

استادیوم فریاد های اعتراض به گوش میرسید هیچ کس امید وار نبود تا

اینکه کم کم مردم نامی آشنا را در گوش هم زمزمه میکردند و اون اسم

رو رمز نجات پرسپولیس بیمار میدونستن این پچ پچ ها کم کم رنگ و

بوی جدی تری به خود گرفت دیگر همه این راز را میدانستند و این رمز

بزرگ را بلند و با هم به زبان می آوردند مصطفی دنیزلی نامی بود برای

مرهم نا کامی های سرخ دیگر همه منتظرش بودند منتظر حضور گرمش

بر روی نیمکت پرسپولیس که آرامش و اطمینانی خاص به قلب سرخ و

پر تپش هوادارا میداد چند وقت بعد از اومدنش دربی پایتخت هم با همه

شور وشوقش فرا رسید و هوادارا منتظر تا ایندفعه با بردی شیرین به

خونه برن اما استرسی وصف نا پذیر قلبشون رو پر کرده بود چون لشکر

افندی نصفه نیمه بود و برد با اون لشکر نصفه کار دشواری بود بازی کم

کم شروع شد و هودارا شروع کردن به تشویق کردن تا اینکه با گل اول

استقلال نصف استادیوم در بهت و ناباوری و ترس و غم فرو رفت اما

هوادارا هنوز به مردی که مث یه کوه بر نیمکت پرسپولیس تکیه زده بود

اطمینان داشتند با گل دوم استقلال و اخراج اولادی دیگر کسی به برد

امیدی نداشت اما هنوز قصه ادامه داشت افندیه ما شکست رو به هیچ وجه

قبول نداشت خیلی سریع سه تا تعویض پشت سر هم انجام داد سه تعویض

طلایی که پرسپولیس رو دوباره و مث همیشه و با زیباترین اتفاق ها برنده

این بازی کرد 3 گل در 10 دقیقه حاصل تعویض های دقیق و بی نقص

مصطفی دنیزلی.کم کم دربی هم با تمام زیبایی ها و هیجانش رفت و نوبت

به جام باشگاه های آسیا رسید با شگرد های عالی افندی انتقامی شدید از

عرب گرفتیم و این برد های زیبا مرهمی بود بر زخم های پرسپولیس و

عاشقان.بعد از تمام شدن همه ی این قصه ها  نوبت به فصل نقل و

انتقالات رسید هوادارا منتظر بودن با این بمب ها سردار و دنیزلی 

قهرمانی فصل بعد رو از همین حالا جشن بگیرن اما حیف که روزگار

نخواست افندی پیشمون بمونه  و با بیماری های اقوامش افندی رو ازمون

دور کرد افندی هم که مثل ما عاشق بود و دوست نداشت که پرسپولیسش

قهرمانی این فصل رو از دست بده پس بهتر دید که استعفا بده و این

مسئولیت رو به فرد دیگری واگذار کنه دل ما هوادارا واسش تنگ میشه

بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنه اما دست تقدیر ما هارو ار هم

جدا کرد.

رفتی و هنوز صدای قدم هات تو گوشمونه...

اما نه تو هنوز یه جام بهمون بده کاری ما هنوز طعم شیرین بالا بردن جام

با افندی رو نچشیدیم قول بده که برگردی و اون یه جامو بهمون بدی قول

بده ما تا اون روز منتظرت میمونیم و خاطراتت رو دست نخورده باقی

میگذاریم تا دوباره خودت برگردی قول میدیم پس تو هم قول بده...

 

خداحافظ رفیق،خداحافظ...

کابوس اس اس برگرد

             مرد خوش پوش جای مرد خوش قلب را پر می کند؟

تابستان سال گذشته بود که دفتر باشگاه پرسپولیس اردوگاه رفع خستگی

فوتبالیست ها شده بود و ستاره ها حین مذاکره با باشگاه های دیگر سری به

دفتر این باشگاه در خیابان شیخ بهایی می زدند و با نوش جان کردن یک

فنجان چای با حبیب کاشانی، چند صد میلیون ناقابل قیمت خود را بالا می

بردند و راهی باشگاه بعدی می شدند.اما امسال داستان تفاوت داشت.

بازیکنی نیست که به دفتر رویانیان رفته باشد و ساعتی بعد با انگشت

جوهری در هیات فوتبال روبروی عکاسان ژست نگرفته باشد.کار به جایی

رسیده که مدیران تیم های رقیب به جای خرید و فروش در بازار نقل و انتقالات

مشغول تبریک گفتن  خریدهای جدید پرسپولیس شد اند!جذب ستاره ها در

تیم های بزرگ تضمینی برای موفقیت نیست اما نبود داشته های لازم قطعا به

شکست منجر می شود! پرسپولیس حالا در صورت تقویت برخی پست ها

همچون درون دروازه  و مرکز خط میانی، شرط لازم برای پیروزی در فصل آینده را

فراهم کرده و شرط کافی برای رسیدن به موفقیت نیز با عملکرد مناسب

مدیریت و کادرفنی در طول فصل آینده محقق خواهد شد.دیرزمانی بود که

پرسپولیسی ها بازنده میدان نقل و انتقالات و بسیاری میدان های دیگر بود. از

آن زمان که گل زدن به پرسپولیس و گرفتن مساوی از این تیم تبدیل به آرزوی

تیم های لیگی شده بود دیگر خبری نیست. فوتبالیست هایی که زمانی آرزوی

پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشتند با سرخپوشان به توافق می رسیدند و

به راحتی و با مبلغی بالاتر این تیم را دور زده و به تیم های رقیب می رفتند.

تحقیر در برابر رقبا عادت جدید مردمی ترین تیم کشور شده بود تا زمانی که

مدیری با اراده به صندلی مدیریت این باشگاه تکیه زد. صندلی که سال ها

مردی در حد و اندازه های خود را ندیده بود و این بار ترک عادت کرده بود. ستاره

ها یکی یکی به سمت پرسپولیس سرازیر شدند و مدیران باشگاه های رقیب

جملگی مات و مبهوت خریدهای او در فصل نقل و انتقالات شده و مستاصل از

فعالیت رقابت ناپذیر وی رو به جنجال سازی و غوغاسالاری آوردند. این بار

خنده پرسپولیسی ها نه از پوزخند به بخت بد که خنده از سر غرور و

شادمانی بود.خنده ای توأم با امید پس از رفع آخرین دغدغه هایشان و تمدید

قرارداد با آخرین بازمانده های پرسپولیس اسطوره ای ، مهدی مهدوی کیا و

علی کریمی ، برای داشتن مجموعه ای کم نظیر و سپردن آن به دست رهبری

کاردان از خطه ترکیه برای گرفتن انتقام تمام حقارت هایی که در چند سال

اخیر تحمل کرده اند.پایان قصه اما آن طور که دوست داران پرسپولیس در

رویاهای خود نوشته بودند پیش نرفت و مشکلات افندی و زمان کم پرسپولیس

روز به روز احتمال همکاری دو طرف را کاهش داد. تلاش پایان ناپذیر عده ای

"مگس گرد شیرینی" برای مأیوس کردن مسئولان از کشاندن دنیزلی به تهران

و تحمیل گزینه های مد نظر خود به باشگاه با موج بی سابقه رسانه ای و

زمزمه های درگوشی درون باشگاه در نهایت کار را به جایی رساند که در مدت

زمان مرخصی مصطفی دنیزلی از پرسپولیس گزینه های جایگزینی وی وارد

تهران شده و با این باشگاه به توافق های اولیه دست یافتند.طي چند روز

گذشته حرف و حديث‌هاي زيادي در مورد مذاكره باشگاه پرسپوليس با

گزينه‌هاي جانشيني مصطفي دنيزلي در محافل رسانه‌اي مطرح شد كه البته

هيچكدام از آنها هرگز به تاييد رسمي مقامات اين تيم نرسيد. مسوولان

پرسپوليس ترجيح مي‌دادند با بخشيدن اطمينان به هواداران، زمان بخرند و در

نهايت از جايگزين وي رونمايي كنند؛ مردي با يك اسم بزرگ و كارنامه درخشان

كه در بدو مطرح شدن نامش، بتواند خلأ مربي محبوبي مثل دنيزلي را پر كند.

اين سياست، داشت درست پيش مي‌رفت، اما مشكل بزرگ از جايي پيدا شد

كه به ميان آمدن نام «برونو متسو» به جاي ايجاد شور و شوق نزد ميليون‌ها

هوادار اين تيم، با بازخورد منفي و يأس و نااميدي اغلب آنها همراه شد. شايد

بايد به محمد رويانيان حق داد كه باتوجه به غریبه بودنش با این فضا، مقهور

چرب‌زباني افرادی شود كه با بقاي كادر فني قبلي در پرسپوليس، يك سری

عایدی درست و حسابي را از دست مي‌دادند، اما حقيقت آن است كه تصمیم

پرريسك سردار در اين پروژه مي‌تواند همه اندوخته‌های پرسپولیس تا به اینجا

را به باد بسپارد و عرصه را به سرخپوشان تنگ كند.مرد خوش‌تيپي كه اين

روزها سوداي نشاندن وي بر جاي پيرمرد خوش‌قلب تركيه‌اي در سر است، از

سال 2006 به بعد حتي يك روز خوش را هم در زندگي حرفه‌اي‌اش تجربه

نكرده است. او طي اين مدت توسط فدراسيون‌هاي فوتبال امارات و قطر، به

خاطر كسب نتايج ضعيف اخراج شده و به دليل مشابه، شغلش روي نيمكت

الغرافه را هم از دست داده است. در همين مقطع از كارنامه او، حتي مي‌توان

حضور ناموفق در الاتحاد را هم ديد؛ آنجا كه وي بعد از عقد قرارداد رسمي با

تيم عربستاني، به شكلي ناگهاني ناپديد شده و دست مديران باشگاه را لاي

پوست گردو گذاشته است. آيا واقعا سردار اطمينان دارد كه بهترين گزينه

ممكن براي جانشيني دنيزلي را به تهران فراخوانده است؟ آيا او از روابط

تنگاتنگ و دوجانبه سود – سود متسو با دلال‌هاي فوتبال در خاورميانه بيمناك

نيست؟ آيا مديرعامل پرسپوليس در این روزهای سخت و سنگین اين فرصت را

پيدا كرده كه دور ازحلقه برخي از مشاورانش، سري به نظرات توده هواداران و

كارشناسان بكشد و قبل از عقد قرارداد قانوني، اولين بازتاب‌ها در مورد اين

انتخاب را مورد بررسي قرار دهد؟طي يكي، دو هفته اخير، خيلي‌ها نگران اين

بودند كه رويانيان با يك تصميم، تاثير مثبت فعاليت‌هاي نقل وانتقالاتي‌اش را از

بين ببرد و ستاره‌هاي پرشمار تيمش را دست كسي بسپارد كه در مورد

بازدهي او تضميني وجود ندارد که همواره با تاکید وی و معاونانش به حفظ

دنیزلی این ترس از بین می رفت.بعد از جذب بازيكنان بزرگ توسط رويانيان،

خيلي‌ها در مورد هنرهاي مديريتي سردار سخن گفتند و روي درايت او مانور

دادند. اين در حالي است كه صرفا به استخدام درآوردن فوتباليست‌هاي اسم و

رسم‌دار با منابع مالي بزرگ، چندان كار ويژه‌اي به شمار نمي‌رفت و پيش‌تر

شاهد تكرار همين اتفاق به دست امثال فتح‌ا...‌زاده، هدايتي و ساكت در

فوتبال ايران بوده‌ايم. آنچه سردار را برای پرسپولیسی های قدیمی که ستاره

های زیادی را در پیراهن سرخ دیده اند متمایز کرده تمرکز او به ساخت تیم

های پایه و تزریق بازیکنان جوان به تیم ، اهمیتش به اقتصادی کردن باشگاه و

وعده ساخت ورزشگاه اختصاصی و پرسپولیس جهانی بوده است.  کارهایی

که تا به حال هیچ کدام از مدیران پرمدعای فوتبال کشورمان از پسش بر نیامده

اند. بعد از پیگیری و به ثمر رساندن تمامی این برنامه ها آنچه مي‌توانست

فصل ممتاز «مديريت» رويانيان لقب بگيرد، اين بود كه او موفق شود سرمربي

تحت قرارداد پرسپوليس را حفظ كند و وي را به تهران بكشاند. از نظر همه

موازين حقوقي، مصطفي دنيزلي هنوز كارمند باشگاه ايراني به شمار مي‌آيد و

اگر قراردادي محكم با او بسته شده باشد، وي ملزم به بازگشت سركارش

است. در غير اين صورت، اگر واقعا افندي با مشكلات حاد شخصي دست به

گريبان است كه بازگشت وي را ناممكن مي‌سازد – که در مورد آن ترديدهايي

جدي وجود دارد و به نظر مي‌رسد برخي سودجويي‌ها در داخل ايران باشگاه را

نسبت به ادامه اين همكاري دلسرد كرده است – مي‌توان سراغ گزينه‌هاي

مناسب‌تر رفت.رويانيان كه در فرصت كوتاه بين دو نيم فصل و درگيرودار شتاب

براي تعيين تكليف فوري كادر فني توانسته بود با گزينه خوب و مطرحي مثل

روبرتو دونادوني به توافق برسد، چگونه از مربي سابق كالياري و فعلي پارما،

تا مرز برونو متسو سقوط كرد؟ به واقع آيا مردي با يك سريال بلند از ناكامي‌ها

كه آخرين قراردادش با الغرافه 5/5 ميليون دلار ارزش داشته و هم‌اكنون هم

قيمت بالايي به پرسپوليس پيشنهاد داده، بهترين نفري است كه سرخپوشان

در اين شرايط مي‌توانند سر كارش بياورند؟به طور قطع محمد رويانيان آنقدرها

كه لازم است در فضاي حاكم بر فوتبال ايران تجربه کسب نکرده كه بداند در این

فوتبال بی حساب و کتاب مرز بين «خبردار به احترام سردار» و شعارهای حيا

كن، رها كن بسيار باريك است.  با توجه به تحركات منحصر به فرد و بي‌سابقه

سرخپوشان در فصل نقل و انتقالات و استارت خوردن برخي فعاليت‌هاي

اقتصادي سنگين، رويانيان بايد طوري برنامه‌ريزي كند كه براي مدت زماني

طولاني در پرسپوليس بماند. هرچقدر هم که خوشبینانه فکر کنیم ، باز هم

فوتبال ما دولتی است و به لرزه افتادن پایه های میز مدیر بالاتر و چند مصاحبه

جنجالی از سوی مدعیان مالکیت ابدی پرسپولیس کافی است تا وزیر ورزش را

برای اتخاذ تصمیمات غیرمنتظره قلقلک بدهد. حیا کردن و رها کردن رویانیان در

میانه های راه شاید عده ای را که دشمنی دیرینه ای با او دارند ذوق زده کند

اما این اتفاق نامیمون هرگز سرنوشتی نیست که پرسپولیسی ها در رویاهای

خود برای آبادی دوباره ویرانه تیمشان ساخته اند.هر حركت اشتباهي كه منجر

به قطع همكاري وي با باشگاه در ميانه‌هاي راه شود، مي‌تواند هزينه‌اي بسيار

سنگين و جبران‌ناپذير به ارث بگذارد. ستاره‌هايي كه امروز پرسپوليسي

مي‌شوند، فردا در مسير دريافت باقي مطالبات شان، كمر هر مديري را خم

خواهند كرد. رويانيان بايد با دقت‌تر باشد؛ در غير اين صورت، نه تنها خودش به

آرمان‌هاي دور و نزديكش مثل ساختن پرسپوليس جهاني نخواهد رسيد، بلكه

سرخپوشان نيز صدمه‌اي تاريخي خواهند ديد. برونو متسو از زمان بركناري از

الغرافه – اندكي پيش از رويارويي با پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا – تا

همين ديروز بيكار بوده و حتي مذاكراتش براي حضور در تراكتورسازي هم

بي‌نتيجه باقي مانده است. اگر كار كارشناسي رويانيان و همکاران واقعا به

اين نتيجه رسيده كه او خواهد توانست اين پرسپوليس گران‌قيمت را به ساحل

آرامش برساند، چاره‌اي غير از پذيرش اين تصميم پيش‌روي مخاطبان فوتبال

ايران نخواهد بود، اما كاش سردار بداند با توجه به افزايش سطح توقعات از اين

باشگاه، در شرايط فعلي هر اشتباهي مي‌تواند غيرقابل بازگشت باشد.

وسواس لطفا؛ اين جدی‏‌ترين تقاضای ماست.برخي بر اين باورند كه در فوتبال

ايران با توجه به فقدان قابليت‌هاي فني و تاكتيكي كافي، تجمع ستاره‌ها هم

گاهي مي‌تواند نتيجه بدهد و چه‌بسا حالا متسو هم با همين فرمول فاتح

بعدي ليگ ايران لقب بگيرد؛ گرچه همين فصل قبل، سبقت گرفتن مربي

متبحري مثل زلاتكو از امثال مظلومي و قلعه‌نويي، اين معادلات را تحت تاثير

قرار داد. بايد انتظار كشيد و نتيجه ريسک رويانيان و اطرافیان را ديد.رویانیان که

تا به امروز در اکثر قریب به اتفاق تصمیماتش برای ساخت پرسپولیس جدید کم

اشتباه عمل کرده باید این دقت عمل خود را حفظ کند تا هم ضامن ماندن خود

در این جایگاه شده و تاثیرات مثبتش از این باشگاه دریغ نشود و هم

پرسپولیس کمترین آسیب را از تصمیمات ناگهانی و اتفاقات نامیمون ببیند.

سردار سرخ پرسپولیسی ها که در بدو ورودش به این تیم نشان داد تا چه حد

برآورده کردن خواسته های هواداران این تیم برایش در اولویت قرار دارد حالا هم

می تواند نگاه دوباره ای به نظرسنجی های هواداری در خصوص وضعیت مربی

گری این تیم در فصل آینده بیندازد و عزم خود را برای گرفتن کم اشتباه ترین

تصمیم و تحقق آن جزم کند.

افندی جون برگرد دل همه ی ما هوادارا برای برگشتنت بی تابه

پرسپولیس این همه بازیکن خریده که تو بالا سرشون باشی  تو رو خدا

زود تر برگرد و مثل همیشه تیمی بساز که تن همه ی حریفا رو به لرزه

بندازه

 

برگرد

جوووووووووووووووووووووونم پرسپولیس

چه خوش گفت فردوسی پور در نود   که قرمز به آبی برنده شود

میازار اس اس که کیسه کش است   که دل دارد و بر همینش خوشست

چو شش تا بخوردست از روزگار  دگر آبیان را نماندست قرار

تو کز محنت دسته سه بی غمی سرافراز و سرخی، بخندا همی

توانا بود هرکه قرمز بود   ز شیشتا دل شیر غران بود

بالاخره پرسپولیسی شد

مهاجم جديد تيم فوتبال پرسپوليس درباره آمدن خود به اين تيم، اهدافش در

پرسپوليس، مذاكراتش با استقلال و همچنين شرايط تيم ملي پس از تساوي

مقابل قطر صحبت کرد.

مصاحبش تو ادامه مطلب

ادعای دوباره بنگر: بزودی با پرسپولیس امضا می کنم، فکر می کنم سیدجلال هم پرسپولیسی شود

مدافع تیم فوتبال سپاهان بار دیگر از پیوستن خودش و سید جلال حسینی به پرسپولیس خبر داد.

بنگر كه در حال حاضر به مسافرت رفته است در مورد وضعيتش براي فصل آينده مي‌گويد: من تصميم نهايي‌ام را گرفته‌ام و به هيچ عنوان منصرف نخواهم شد. پرسپوليس انتخاب اول و آخر من است و از قبل هم گفته بودم كه سال آينده پيراهن اين تيم را برتن خواهم كرد.

 حالا هم تصميم‌ام را عوض نخواهم كرد و جدايي‌ام از سپاهان قطعي است.

بنگر در پاسخ به اين سوال كه آيا جدايي از سپاهان سخت نيست خاطرنشان مي‌كند: باشگاه سپاهان هيچ تلاشي براي حفظ من انجام نداد و اگر مذاكره مي‌كرد در اين تيم مي‌ماندم. هواداران سپاهان نبايد از دست من ناراحت باشند و همانطور كه گفتم اين باشگاه تلاشي براي نگه داشتن من انجام نداد.

از بنگر در مورد وضعيت سيدجلال حسيني سوال مي‌كنيم كه او مي‌گويد: سيدجلال درگير اردوي تيم ملي است ولي فكر مي‌كنم او هم پرسپوليسي شود. مطمئنا بعد از بازگشت حسيني از اردوي تيم ملي همه چيز مشخص خواهد شد. من الان در مسافرت هستم و بعد از بازگشت قراردادم را با پرسپوليس امضا خواهم كرد و حسيني هم احتمالا به پرسپوليس مي‌آيد.

دالان بهشت

                                                   وطنم ای شکوه پا برجا

                                       در دل التهاب دوران ها

کشور روز های دشوار                                                 زخمیه سربلند بحران ها

ایستادی به جنگ رو در رو                                           خنجر از پشت میزند دشمن

گویی از ما و در نهان بر ما                                           وطنم پشت حیله را بشکن

                                       وطنم ای شکوه پا برجا     

                                       در دل التهاب دوران ها

                                      ...........................

رگت امروز تشنه عشق است                                         دل رنجیده خون نمیخواهد

دل تو تا ابد برای تپش                                               غیر عشق و جنون نمیخواهد

شرم بر من اگر حریم تو                                            پیش چشمان من شکسته شود

وای بر من اگر ببینم چشم                                          رو به رویای عشق بسته شود

                                    وطنم ای شکوه پا برجا                        

                                    در دل التهاب دوران ها

کشور روز های دشوار                                            زخمیه سربلند بحران ها

از تب سرد موج های خزر                                       تا خلیجی که فارس بوده و هست

میشود با تو دل به دریا زد                                       میشود با تو دل به دنیا بست

میشود با تو دل به دریا زد                                       میشود با تو دل به دنیا بست

                                                         وطنم

سالروز آزادی خرمشهرو به همه ی ایرانی های عزیز تبریک میگم

امیداورم پرسپولیسمون هم امروز ببرهو دل همه ی ایرونی ها شاد بشه